توافق تاریخی در شام!
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ماه عسل ترکیه درباره کردهای سوریه میتواند موقت و شکننده باشد
بازار ![]()
حدیث روشنی| دولت سوریه اعلام کرد درباره ادغام گروههای مسلح تحت رهبری کردها در نهادهای دولتی توافقی حاصل شده؛ به ادعای ناظران آنچه حاصل شده پیشرفت قابل توجه برای دولت موقت محسوب میشود که در تلاش است کنترل خود بر کشور جنگزده سوریه را گسترش دهد. پیشتر گروهی از ناظران باور داشتند سرنوشت نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که تخمین زده میشود بیش از 60 هزار نیرو در اختیار دارد و بخش وسیعی از شمال شرق کشور را کنترل میکند، یکی از چالشهای اساسی برای دولت جدید در مسیر یکپارچهسازی کشور و نیروهای امنیتی خواهد بود. حال بر اساس بیانیه دولت سوریه، این توافق که پس از دیدار روز دوشنبه میان احمد الشرع، رییسجمهوری دولت انتقالی و رهبر نیروهای دموکراتیک سوریه، مظلوم عبدی امضا شد، شامل برقراری آتشبس سراسری و ادغام شاخههای نظامی و غیرنظامی این گروه تحت حمایت امریکا در دولت سوریه است. در صورت اجرای این توافق، بخشهای بیشتری از سوریه از جمله میادین نفت و گاز حیاتی در شمال شرق و گذرگاههای مرزی تحت کنترل دولت الشرع قرار خواهند گرفت. همچنین این توافق میتواند خطر خشونتهای بیشتر را کاهش داده و یکی از نقاط اصطکاک دیرینه بین ترکیه و کردها را نیز کاهش خواهد داد؛ پیشتر آنکارا از حضور کردها در مناطق مرزی، خشمگین بود، چراکه به باورش این نیروها شاخهای از حزب کارگران کردستان (PKK) بودند. از همین رو ترکیه از سال 2016 تاکنون دستکم سه عملیات نظامی در خاک سوریه انجام داده تا نیروهای دموکراتیک سوریه را از مرزهای خود دور کند. پس از سقوط دولت بشار اسد، ترکیه به یکی از بازیگران اصلی در سوریه تبدیل شده و اصرار دارد که نیروهای دموکراتیک سوریه منحل و جنگجویان غیرسوری این گروه کشور را ترک کنند، در غیر این صورت با خطر عملیات نظامی بیشتر مواجه خواهند شد. گروههای سوری مورد حمایت ترکیه که با دولت الشرع متحد شدهاند، پس از سقوط دولت وقت شام، در شمال سوریه رویاروی نیروهای دموکراتیک سوریه قرار گرفتند.حال به باور ناظران این توافق نه تنها میتواند نگرانیهای غرب در مورد سوءاستفاده داعش از خلأ امنیتی برای احیای فعالیتهای تروریستی را کاهش دهد، بلکه این پتانسیل احتمالی را دارد تا بستری برای کاهش تنش میان کردهای سوری و آنکارا هموار سازد، بالاخص در شرایطی که عبدالله اوجالان، بنیانگذار حزب کارگران کردستان (PKK)، بیانیهای صادر کرده و خواستار انحلال این گروه و کنار گذاشتن سلاحهایشان شده است. در همین راستا روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی نتایج احتمالی توافق صلح اخیر میان کردهای سوری و احمد الشرع با جعفر حقپناه، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل ترکیه گفتوگو کرده است. حقپناه ضمن اشاره به اینکه توافق اخیر کردها و رییس دولت موقت سوریه ممکن است به ثبات موقت بینجامد، اما بر این باور است که به دلیل دخالت بازیگران خارجی از جمله ترکیه و همچنین بیثباتی داخلی سوریه، دستیابی به صلح پایدار برای کردها تا حدودی دشوار به نظر میرسد.با این همه به باور حقپناه توافق حاصل شده ماه عسلی برای آنکارا رقم زده که میتواند شکننده باشد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
به باور شما آیا نیروهای دموکراتیک سوریه در ازای امتیازهای مشخصی با دولت مرکزی توافق کردند یا آنچه به دست آمده ماحصل بیانیه اخیر عبدالله اوجالان مبنی بر خلع سلاح کردهاست؟
بهطور کلی، میان جریانهای کردی در سوریه و ترکیه از گذشته پیوندی ارگانیک وجود داشته و این ارتباط همچنان برقرار است. در واقع، موجودیت گروههای کردی سوریه تا حد زیادی متاثر از حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) است. با این حال، این به معنای تبعیت مطلق جنبش کردی سوریه از رهبری، سازمان یا حتی ایدئولوژی پ.ک.ک نیست. همانطور که میدانیم، بازیگران دیگری نیز در مناطق کردنشین سوریه فعال هستند و بر این جنبش تاثیر میگذارند، ازجمله ایالات متحده و حتی ایران و همچنین روابط ویژهای که کردهای سوریه با طوایف عرب منطقه دارند. تمامی این عوامل موجب شدهاند که جنبش کردی سوریه تا حدی رنگوبویی بومیتر و محلیتر به خود بگیرد و در برخی جهات، از پویاییها و دینامیزمی که بر حزب کارگران کردستان ترکیه حاکم است، استقلال بیشتری پیدا کند. مضاف بر آن، این مساله را نیز باید در نظر داشت که درست است که بلافاصله پس از انتشار بیانیهای منسوب به عبدالله اوجالان، مظلوم کوبانی تاکید کرد آنان نیز از روند صلح میان کردهای ترکیه و دولت آنکارا استقبال میکنند، اما مساله کردهای سوریه موضوعی متفاوت و مجزاست. این دیدگاه تا حد زیادی واقعبینانه به نظر میرسد، هر چند همانطور که اشاره شد، نمیتوان پیوندهای میان این دو جریان را نادیده گرفت. بنابراین باید میان این دو مقوله، هم نوعی پیوستگی و هم نوعی گسستگی قائل شد. از طرفی فرآیندی که در ترکیه آغاز شده، ریشه در سالهای گذشته دارد و با فراز و فرودهای متعددی همراه بوده است. در طول این سالها، با وجود تمامی تحولات در ترکیه، مساله کردهای سوریه مسیر پویشی خاص خود را طی کرده است. حتی در مواردی که شاهد تنشزدایی یا آتشبس میان پ.ک.ک و دولت مرکزی ترکیه بودهایم، این تحولات تاثیر قابل توجهی بر روابط ترکیه با مساله کردهای سوریه نداشته و این پرونده همچنان تابع فعلوانفعالات و منازعات خاص خود بوده است.حال اما در شرایط کنونی نیز اگرچه تحولات اخیر بیتاثیر نخواهد بود، اما نمیتوان نتیجه گرفت که حلوفصل مسائل میان کردهای ترکیه و دولت آنکارا، مستقیما در سوریه نیز تکرار خواهد شد. به عبارت دیگر، این روند لزوما به تضعیف یا از میان رفتن جنبش کردی سوریه منجر نخواهد شد و به همان میزان نیز بعید است که روابط آن با دولت ترکیه یا حتی دولت مرکزی دمشق دچار تغییرات اساسی شود. در این میان، باید نقش سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی را نیز مدنظر قرار داد.
به نقش بازیگران منطقهای اشاره کردید، ترکیه پس از سقوط دولت بشار اسد، نقش برجستهای در تحولات شام ایفا کرده و حالا به ادعای گروهی از ناظران توافق احتمالی میتواند بستر را برای مانور آنکارا در شمال شرق ترکیه هموار سازد، آیا این فرضیه قابل قبول است یا خیر؟
ترکیه به دلیل منازعات جغرافیایی، سرزمینی و پیوندهای جمعیتی، هماکنون و در آینده، در مقایسه با سایر همسایگان و حتی برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، این ظرفیت را دارد که نقشی تعیینکننده در شکلگیری مناسبات جدید ایفا کند. با این حال، این بدان معنا نیست که الزاما از اراده و توان کافی برای تبدیل این ظرفیت بالقوه به بالفعل برخوردار است. مساله مهمتر اینجاست که شکلدهی به تحولات سوریه و اعطای نقش بالادستی مطلق به ترکیه، مستلزم پذیرش تمامی هزینههای آن از سوی آنکارا خواهد بود. از این منظر، باید در نظر داشت که ترکیه، نه انگیزه و نه توان آن را دارد که بخواهد سیاستی مشابه سیاستی که ایران در عراق در سالهای پس از اشغال این کشور توسط امریکا یعنی از 2003 تا میانه دهه دوم قرن جاری یعنی 2017 دنبال میکرد یا همچنین سیاستی که پاکستان در قبال طالبان در افغانستان اتخاذ میکرد، دنبال کند. عامل دیگری که در این معادله نقش کلیدی دارد، میزان همراهی بازیگران بینالمللی، منطقهای و فرامنطقهای با سیاستهای ترکیه است. در حال حاضر، برخی دولتها نظیر قطر، نقش پشتیبان مالی مداخلهجویی ترکیه در سوریه را ایفا میکنند. اما تداوم این حمایت، مسالهای است که باید مورد ارزیابی قرار گیرد. به نظر میرسد اما ترکیه اکنون در حال سپری کردن یک دوره «ماه عسل» در سوریه است. مقامات آنکارا، با اعمال فشار و نفوذ بر دولتها و کنشگران داخلی موفق شدهاند ترتیباتی را ولو بهطور موقت و شکننده ایجاد کنند. توافق اخیر که بهطور غیرمنتظره از سوی مظلوم کوبانی، احمد الشرع رییس دولت جدید سوریه اعلام شد، نمونهای از این روند است. اگرچه بندهای این توافق کلی هستند و اجرای آن در عمل نیازمند بررسی است، اما در هر حال، شرایط کنونی تا حد زیادی به نفع ترکیه رقم خورده و به عنوان یک دستاورد برای آنکارا تلقی میشود. چنانکه این وضعیت نهتنها در سطح منطقهای، بلکه در سیاست داخلی ترکیه نیز قابل بهرهبرداری است. دستاوردهای اخیر میتوانند به عنوان نقطه قوتی برای رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه در رقابتهای انتخاباتی آینده مطرح شوند. همچنین این تحولات ممکن است در پیشبرد سیاستهای مرتبط با صلح با کردها نیز مورد استفاده قرار گیرد.
از آنجایی که ایالات متحده، متحد کلیدی نیروهای دموکراتیک سوریه در نبرد با گروه تروریستی داعش قلمداد میشد، به باور شما واشنگتن در تحقق این توافق چه نقشی داشته و در شرایط کنونی این فرآیند چگونه میتواند روابط نسبتا پرتنش میان واشنگتن و آنکارا را تحت تاثیر قرار دهد؟
نقش ایالات متحده در تحولات سوریه تابع متغیر جدیدی است که با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ در کاخ سفید شکل گرفته است. برخلاف گذشته، این دولت تمایل کمتری به مداخله در بحرانهای منطقهای و ورود به عرصههایی دارد که ممکن است به یک جنگ جدید منجر شود. از اینرو، اگر دولت بایدن بر سر کار بود، حمایت مستقیمتر و صریحتری از کردهای سوریه قابل پیشبینی بود. با این حال، این سیاست انزواگرایانه دولت ترامپ، در ترغیب کردهای سوریه به مصالحه بیتاثیر نیست. همچنین روابط شخصی میان ترامپ و رجب طیب اردوغان نیز میتواند بر این روند اثرگذار باشد. با این حال، همانطور که پیشتر اشاره شد، توافق کلی اخیر نیازمند بررسی دقیقتر در عرصه عمل است. هنوز مشخص نیست که چه ملاحظات دیگری در جریان تحولات سوریه قابل پیشبینی خواهد بود. به همین دلیل، باید منتظر ماند و دید که در میدان عمل، چه تحولاتی رخ خواهد داد و همچنین تقسیم قدرت به چه صورت خواهد بود، مدیریت منابع نفتی سوریه چگونه انجام خواهد شد و مهمتر از همه، نقش گروه داعش در این معادلات چگونه تعریف خواهد شد. احتمالا تقویت مجدد داعش در برخی مناطق، پویاییهای تازهای در میان کردها ایجاد خواهد کرد. از اینرو، به نظر میرسد که کردها در آینده به دنبال دریافت تضمینهای بیشتری از ایالات متحده برای تامین دغدغههای امنیتی و سیاسی خود در برابر ترکیه خواهند بود. در این مسیر، آنان ناگزیر خواهند بود که ملاحظات بیشتری را در تعامل با بازیگران مختلف در نظر بگیرند.
بر اساس گفتههای شما تحقق صلح پایدار میان کردهای سوری و ترکیه مستلزم متغیرهای مختلفی است و از همین رو نمیتوان گفت حصول توافق اخیر بستر را برای ثابت پایدار هموار خواهد کرد؟
بله، امکان دستیابی به صلح مرکزی میان کردها همچنان محل تردید است و نمیتوان در این زمینه حکم قطعی صادر کرد. دلیل این امر، تداوم آشوب و ناآرامی در سوریه است که تا حد زیادی ناشی از تعدد گروههای شبهنظامی مسلح در این کشور است. هر یک از این گروهها از حمایت یک قدرت خارجی برخوردارند و بعید به نظر میرسد که این بازیگران خارجی به زودی از مداخله در امور سوریه دست بردارند. از اینرو، میتوان انتظار داشت که حداقل تا مدتها سوریه دورههایی متناوب از ثبات نسبی و آشفتگی و بیثباتی را تجربه کند. علاوه بر این، بستر اجتماعی و اقتصادی سوریه نیز بهگونهای است که زمینهساز بیثباتیهای بیشتر خواهد بود. بحرانهای زیستمحیطی، خسارات شدید اقتصادی ناشی از جنگ داخلی، بیمیلی دولتهای خارجی به سرمایهگذاری در بازسازی سوریه و کمبود کمکهای مالی، همگی عواملی هستند که شرایط را برای ناامنی در این کشور فراهم کرده و فرصت را برای مداخله سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی هموار میکنند. بنابراین باید با احتیاط بیشتری به مقوله صلح در سوریه و میان کردها و دولت جدید دمشق نگریست. با این حال، عامل مهم دیگر یعنی مجاورت سوریه با اسراییل انگیزهای جدی برای ایالات متحده و متحدانش ایجاد کرده است تا به هر شکل ممکن، امنیت این رژیم را تامین کنند. در شرایط کنونی، مهمترین دغدغه امنیتی اسراییل، تداوم هرجومرج و تشدید بیثباتی داخلی در سوریه است، چراکه این وضعیت به نفع تلآویو خواهد بود. از اینرو، ممکن است تلاشهایی میان طرفین یعنی کردهای سوری و دولت موقت سوریه در راستای مصالحه و با هدف تحت فشار قرار دادن اسراییل صورت گیرد. با این حال، این بدان معنا نیست که تمام این پیشبینیها و برنامهها الزاما محقق خواهند شد. به نظر میرسد که حداقل در آینده نزدیک، سطحی از بیثباتی، آشوب و هرجومرج در سوریه قابل پیشبینی باشد که بیتردید بر روابط میان کردها و دولت جدید دمشق نیز تاثیرگذار خواهد بود.
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/946767/