مالهکشِ ماشهکشها نباشید
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی مزروعی| پس از آنکه شبکه سیانان مدعی شد عربستان سعودی به دنبال میانجیگری میان ایران و آمریکاست، این موضوع به سرعت در رسانههای داخلی بازتاب یافت. روزنامه سازندگی با انتشار تصویری تمامقد از محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و تیتر «تلاش برای پادرمیانی»، این ادعا را برجسته کرد. همزمان هممیهن نیز در گزارشی با تیتر پرسشی «عربستان میانجی ایران و ترامپ میشود؟» بر این مسئله تأکید کرد. با این حال، موضع رسمی ایران نشان میدهد که این ادعاها چندان مستند نیست. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری اخیر خود در پاسخ به پرسش خبرنگاری در مورد میانجیگری عربستان گفت وزارت خارجه نیز در رسانهها از این موضوع مطلع شده است. این موضعگیری، گمانهزنیها درباره واقعی بودن چنین تلاشی را زیر سؤال میبرد. چنین گزارشهایی میتواند در راستای متهم کردن ایران به عدم تمایل به مذاکره و ایجاد فشار روانی بر تهران باشد. مطرح شدن عربستان به عنوان میانجی احتمالی، بیش از آنکه بر مبنای واقعیتهای دیپلماتیک باشد، بخشی از عملیات رسانهای برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. این درحالی است که تجربه نشان داده نقشآفرینان سنتی در میانجیگری میان ایران و آمریکا، کشورهایی همچون عمان و قطر بودهاند، نه عربستان که روابطش با وساطت چین به تازگی احیا شده است.
موضع آمریکا را مشاور امنیت ملیاش فریاد زد
درحالیکه برخی گمانهزنیها درباره احتمال مذاکره میان ایران و آمریکا مطرح شده، مقامات ارشد دولت ایالات متحده شروطی را اعلام کردهاند که نشان از موضعگیری سختگیرانه واشنگتن دارد. مارک روبیو، وزیر خارجه آمریکا تأکید کرده ایران باید اطمینان دهد به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست. همزمان، مایک والتز، مشاور امنیت ملی کاخ سفید شرط مذاکره را «تعطیلی کامل برنامه هستهای ایران» عنوان کرده است. این اظهارات درحالی مطرح میشود که تنها چند روز پیش، دونالد ترامپ با امضای یک یادداشت، برنامه آمریکا برای تشدید اقدامات تحریمی ضدایرانی را اعلام کرد. در این یادداشت، علاوه بر اعمال فشارهای اقتصادی، مطالباتی مطرح شده که عملاً خواستار خلع سلاح ایران است. چنین سیاستی نشان میدهد دولت آمریکا، نهتنها به دنبال مذاکرهای عادلانه نیست، بلکه رویکرد فشار حداکثری را همچنان در دستور کار دارد. از سوی دیگر، در نشست اخیر گروه هفت (G7) که در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ برگزار شد، اعضای این گروه نیز در بیانیهای ایران را به دخالت در امور سیاسی منطقه متهم کردند. مواضع اخیر مقامات آمریکایی نشان میدهد که ادعای تمایل آنها به مذاکره با ایران، در عمل با پیششرطهایی همراه است که پذیرش آنها برای تهران غیرممکن خواهد بود. در چنین شرایطی، سخن گفتن از مذاکره، بیش از آنکه نشانهای از تلاش برای دیپلماسی باشد، ابزاری برای اعمال فشار بیشتر بر ایران و متهم کردن تهران به فرار از مذاکره محسوب میشود.
چریک اصلاحطلبان هم بازی ترامپ را گوشزد کرد
در روزهای اخیر، بهزاد نبوی، چهره شاخص جریان اصلاحات با اتخاذ موضعی مشابه علی لاریجانی تأکید کرد نباید در مسیر مذاکره دچار ولع شد. لاریجانی پیشتر در واکنش به برخی اظهارنظرها درباره مذاکره، بهطور کنایهآمیز پرسیده بود: «مگر کسی به شما پیشنهاد مذاکره داده است؟» مواضع سختگیرانه آمریکا و بهویژه یادداشت اخیر دونالد ترامپ که حاوی تحریمهای گسترده و درخواستهای آشکار برای تضعیف توان دفاعی ایران بود، واکنشهای عمادالدین باقی، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب را نیز برانگیخت. چهره باسابقه اصلاحطلب که به اذعان خودش طی 25 سال گذشته از منتقدان سیاستهای منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران بوده در توییتی از احساس توهین، تحقیر و خشم خود نسبت به فرمان ترامپ گفته و مینویسد: «مردک تروریست به رژیم قصاب اسرائیل بمبهای 2000 پوندی میدهد که در برابرش مردمی بدون پدافند هستند، آن وقت از موضع متکبرانه عقل کل و فرمانده عالم فرمان میدهد ایران نباید «موشک و تسلیحات متعارف» (یعنی توان دفاعی) داشته باشد!» با وجود لحن تند یادداشت ترامپ و واکنشهای افراد باتجربهای همچون نبوی و باقی، همچنان برخی از چهرههای اصلاحطلب ازجمله کوروش احمدی تلاش دارند که امکان مذاکره را زنده نگه دارند. احمدی در اظهارنظری بدون در نظر گرفتن کلیت متن، مدعی شد در این یادداشت اشارهای مستقیم به «خلع سلاح ایران» نشده است. آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در ادامه همین خط مدعی شد در این یادداشت به خلع سلاح اشاره نشده است. این درحالی است که حتی اگر عبارت «خلع سلاح» بهصورت مستقیم در متن نیامده باشد، محتوای یادداشت بهوضوح نشان میدهد هدف اصلی، تضعیف توان نظامی ایران است. شرایط کنونی بیش از آنکه نشانهای از آمادگی برای مذاکره باشد، به نظر میرسد ادامه همان سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران است.
مالهکشِ ماشهکشها نباشید
با نزدیک شدن به سال دهم اجرای برجام و احتمال لغو تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، آمریکا تلاشهای خود را برای حفظ این تحریمها افزایش داده است. دونالد ترامپ یادداشت اجرایی جدیدی امضا کرده که نماینده آمریکا در سازمان ملل را ملزم به همکاری با متحدان برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران میکند. این سند، فشار دیپلماتیک بر اروپا برای فعالسازی مکانیسم ماشه را تقویت کرده و تهران را به نقض پیمان NPT متهم میکند. همچنین، استفانیک، گزینه ترامپ برای نمایندگی آمریکا در سازمان ملل، مکانیسم ماشه را ابزاری مهم علیه ایران دانسته است. این قانونگذار سابق جمهوریخواه همچنین کارزار ناکامِ «فشار حداکثری» در دولت اول ترامپ علیه ایران را «موفق» دانست. علاوه بر این شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آبان ماه قطعنامهای علیه ایران تصویب کرد که تهران را به «عدم همکاری کافی» متهم میکرد. این قطعنامه، تحتتأثیر فشارهای سیاسی غرب، ایران را ملزم به ارائه توضیحات درباره منشأ ذرات اورانیوم یافتشده در دو سایت اعلامنشده میداند. همچنین، خواستار شفافسازی درباره مکان فعلی مواد هستهای و ارائه دسترسی بیشتر به بازرسان آژانس شده بود. رافائل گروسی مأمور شده بود تا در نشست اسفند شورای حکام گزارشی درباره این مسائل ارائه کند. به احتمال زیاد او در ادامه رویکرد ضدایرانی آژانس در چند ماه اخیر مطابق میل طرفهای غربی بار دیگر ادعاها در مورد عدم دسترسی کافی نظارتی را مطرح کرده و مقدمه ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت را فراهم کند. در همین راستا او چند روز پیش در اظهارنظری گفته بود: «زمان برای کنترل برنامه هستهای ایران رو به اتمام است.» در چنین فضایی ادعاها در مورد میانجیگری عربستان در مذاکرات بین ایران و آمریکا صرفاً با این هدف مطرح میشود که پس از افزایش سطح اقدامات تنشزا از جانب آمریکا که خود ناقض برجام بوده و آن را پاره کرده است، این ایران باشد که به مذاکره یا بهتر بخوانید «خلع سلاح و همچنین نابودی فناوری هستهای» تن نداده است. با وجود چنین رویکردی هرگونه اقدام در ضریب دادن به روایتهای جعلی در مورد تمایل کاخ سفید به مذاکره با ایران صرفاً در راستای توجیه سیاست فشار حداکثر ترامپ عمل خواهد کرد.
![]()
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/943604/