بزرگنمايي:
پیام سپاهان - اصفهان را با گنبدهای فیروزهای و کاشیهای هفترنگش میشناسند، اما راز ماندگاری این شهر در چیست؛ معماری اصفهان، جایی که ریاضیات دقیقِ شیخ بهایی با عرفان ایرانی درآمیخت، نهتنها چشم را نواخت، که ذهن را نیز به تحیر وا میدارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، اصفهان، نگین فیروزهای معماری ایران، نهتنها به واسطه بناهای تاریخیاش، بلکه بهدلیل انسجام شهری بینظیرش در جهان شناخته میشود؛ این شهر، محصول نبوغ معمارانی است که هنر، علم و حکمت را در هم آمیختند تا شهری خلق کنند که همچون کتابی گشوده، روایتگر تمدنی شکوهمند باشد و در این میان، نام شیخ بهایی به عنوان معمار اصلی اصفهان عصر صفوی میدرخشد؛ دانشمند جامعالعلومی که با ترکیب ریاضیات، نجوم و عرفان، زیرساختهای شهری را از سیستم آبرسانی تا طراحی میدان نقش جهان متحول کرد.
تفاوت اصفهان با دیگر شهرهای تاریخی جهان، تنها در کاشیهای هفترنگ و گنبدهای فیروزهای آن نیست، بلکه در نظم کیهانی حاکم بر طراحی آن است؛ شیخ بهایی با الهام از مفاهیم فلسفی، شهر را به مثابه یک «ماندالا» تصور کرد؛ جایی که کاخها، مساجد، بازارها و مدارس در هماهنگی کامل، وحدت در کثرت را به نمایش میگذارند. این نگرش، اصفهان را از یک پایتخت سیاسی به نماد تمدن اسلامی تبدیل کرد.
اما شاهکار واقعی شیخ بهایی، تبدیل چالشهای مهندسی به فرصتهای هنری بود. از تعیین دقیق قبله در مسجد امام با محاسبات ریاضی تا طراحی سیستم تقسیم آب زایندهرود، هر عنصر شهری در اصفهان نشاندهنده نبوغی است که مرز بین علم و هنر را محو کرد. پرسش اینجاست: آیا بدون حضور چنین شخصیتی، اصفهان میتوانست به این جایگاه جهانی دست یابد؟
معماری اصفهان؛ تلفیق هنر و حکمت در سنگ و آجر بر این اساس ایمان عشقینژاد معمار و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص مهمترین ویژگی معماری شهر اصفهان و تفاوت آن با سایر شهرها اظهار کرد: مهمترین ویژگی شهر اصفهان، استفاده از ایوانها، سادگی پلانها، شکل خاص گنبدها، کاشیهای هفترنگ، استفاده از رنگهای خاص، ایجاد نقشهای برجسته بر دیوارها، آیینهکاری و گچکاری است.

وی افزود: تفاوت آن با سایر شهرها نیز در تعداد آثار تاریخی موجود در اصفهان، بافت منسجم و وسیع، تنوع بینظیر بناها و آثار معماری است که در هیچ شهر دیگری از کشور یافت نمیشود؛ همچنین، تزئینات زیبا و منحصر به فردی که در این شهر وجود دارد، آن را از دیگر شهرها متمایز میکند.
این استاد دانشگاه در مورد شیخ بهایی و بنیان فکری او گفت: در طول تاریخ، به ندرت دیده شده که طراحی یا تغییر طرح یک شهر به دست یک نفر انجام شود؛ در دوران معاصر، در زمان ناپلئون سوم، گسترش پاریس به همت بارون هوسمان صورت گرفت، همچنین، طراحی شهر واشنگتن توسط لانفان از دیگر نمونههاست اما مثال قدیمیتر، شهر اصفهان در دوره شاه عباس اول است.
عشقینژاد با تاکید بر اینکه اگر به دقت بررسی کنیم، درمییابیم که معماری صفوی در دوران سلطنت شاه عباس آغاز شد، تشریح کرد: در این معماری، عناصر نوظهور کمی وجود داشت، اما نقطه عطف شهرسازی شاه عباس، جسارت خیال و مقیاس عظیم طرح او بود که بر پایه ایجاد پایتختی بزرگ با خیابانها، کاخها، میدانها، دیوانخانهها، مساجد، مدارس، حمامها و حتی قلاع و باغها استوار بود که دست راست شاه در اجرای این طرح بلندپروازانه، مردی برجسته به نام شیخ بهاالدین محمد عاملی، معروف به شیخ بهایی، بود.
شیخ بهایی مغز متفکر پشت شکوه اصفهان صفوی وی یادآور شد: شیخ بهایی بهعنوان عالم الهی، فیلسوف، مفسر قرآن، فقیه، منجم، معلم، شاعر و مهندس، چکیده جامعه صفوی عصر شاه عباس محسوب میشد؛ همچنین، او از طراحان مسجد امام اصفهان بود که امروزه ساعت آفتابی شیخ بهایی در قسمت غربی مسجد، که زمان ظهر شرعی را از طریق نور خورشید و سایه نشان میدهد، به نام او ثبت شده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از مواردی که نقش شیخ بهایی را در طراحی فضای شهر و تلطیف آن نشان میدهد، استفاده از مادیها و ساماندهی آنها در فضاهای جدید شهر اصفهان است، توضیح داد: اگرچه مادیها پیش از صفویه نیز وجود داشتند، اما تنها برای آبیاری مزارع و باغها استفاده میشدند. گسترش شهر تا حاشیه زایندهرود، مادیها را به درون شهر کشاند و آنها را به عاملی مهم در شکلگیری فضای شهری تبدیل کرد. بر اساس طومار منسوب به شیخ بهایی، آب از طریق مادیها در شهر جریان مییافت و به حوزههای مختلف، از جمله مساجد و مدرسهها، هدایت میشد.

عشقینژاد درباره طراحی میدان نقش جهان گفت: این میدان را میتوان بزرگترین شاهکار شیخ بهایی دانست که کارکردهای حکومتی، مذهبی و تجاری را در بر میگرفت؛ به عقیده بسیاری، میدان نقش جهان در زمان خود بزرگترین میدان جهان بود و نکته کلیدی در تأثیرگذاری ایدههای شیخ بهایی این بود که او به اصفهان بعدی جهانی داد؛ ایدهای که محدود به محلی یا حتی ملی نبود.
وی با بیان اینکه پیش از میدان نقش جهان، میدان عتیق در اصفهان وجود داشت، اما ایده شیخ بهایی بسیار فراتر از ایدههای سلجوقیان در زمینه میدانسازی بود، عنوان کرد: در طراحی این میدان، از میدان سابق حمایت در اصفهان الگوبرداری شد. این نوع طراحی میدان، که به نام میدان ایرانی شناخته میشود، ترکیبی از بازار، مرکز حکومتی و محل مذهبی (مسجد) است؛ پیش از میدان نقش جهان، نمونههایی از این الگو در میدان کهنه (عتیق) اصفهان، میدان امیرچخماق یزد، میدان شاه قزوین و میدان صاحبآباد تبریز دیده میشد.
این استاد دانشگاه توضیح داد: اگرچه سه بنای مهم و سردر قیصریه به عنوان عنصر چهارم در این میدان قرار دارد، اما جانمایی عملکردها به صورت متقارن نبوده و به نظر میرسد جبهه جنوبی میدان مهمتر از جبهه شمالی بوده، تا حدی که جبهه شمالی تقریباً متروک شده است.
عشقینژاد یادآور شد: نکته جالب دیگر، قرارگیری دو مسجد مهم در این میدان است که با جهت قبله زاویه دارد. اگر این زاویه وجود نداشت، طراحی مسجد سادهتر میشد. این مسئله این پرسش را ایجاد میکند که آیا این طراحی عمدی بوده یا اشتباهی محاسباتی؟ به راستی چرا میدان نقش جهان به سمت قبله نچرخیده است؟ در معماری مساجد این میدان، معمار با طراحی دو دالان و چرخش آنها، ورود به صحن مسجد را در راستای قبله استوار کرده است. اگر میدان به سمت قبله میچرخید، نیازی به این چرخش نبود. در مراسماتی مانند نماز عید فطر، اگر میدان در جهت قبله بود، نمازگزاران میتوانستند همگی در راستای میدان نماز بخوانند.

از تقسیم آب تا طراحی میدان و ماجرای نبوغ مهندسی یک دانشمند وی همچنین با بیان اینکه در بحث سیستم آبرسانی و مدیریت آب، نمونه مشهور، حل مسئله کمبود آب در اصفهان توسط شیخ بهایی است، توضیح داد: در دوره صفویه، کشاورزان از قبایل مختلف بر سر آب زایندهرود و شاخههای آن دچار اختلاف بودند و احتمال شورش وجود داشت که شیخ بهایی با دعوت از همه به آرامش، پس از ماهها بررسی، زایندهرود را به 33 قسمت تقسیم و حقابهها را تعیین کرد. این اقدام به درگیریها پایان داد.
این استاد دانشگاه گفت: پیش از او، دانشمندانی مانند غیاثالدین جمشید کاشانی، خواجه نصیرالدین طوسی و ابوریحان بیرونی نیز درگیر این مسئله بودند. در حوزه نظری، بسیاری از دانشمندان ایرانی و مسلمان درباره حل مشکل کمبود آب، حفر چاه و قنات، کانالکشی و تقسیم عادلانه آب مطالبی نگاشتهاند.
عشقینژاد گفت: سیستم آبرسانی اصفهان، شامل طراحی مسیر زایندهرود، محاسبات تقسیم آب و ساخت آبراهههایی مانند مادی فرشادی و مادی نیاصرم است که به شیخ بهایی نسبت داده میشود. او با درک شیب زمین، حجم آب و نیازهای مردم، سیستم پایدار و مهندسیشدهای برای آبرسانی به کل شهر طراحی کرد.
وی در مورد ارتباط شیخ بهایی با دو مقیاس مجموعههای معماری و فضای عمومی، گفت: آنچه در مسجد امام، شیخ لطفالله، مدرسه چهارباغ، کاخ عالیقاپو، چهلستون و بازار بزرگ اصفهان دیده میشود، ترکیبی از هنر و حکمت است؛ البته هنر معماری پیش از صفویه نیز تجسمی از حکمت و عرفان بود، اما در اصفهان عصر صفوی، این ترکیب با کثرت و تنوع بینظیری ظهور کرد. دهها اثر از جمله مساجد، مدارس، کاخها، ساختمانهای اداری، حمامها، بازارها، خیابانها، میدانها، پلها، قهوهخانهها و شفاخانهها در انسجامی کامل، فضای شهری پرمعنایی را ایجاد کردند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: به نظر میرسد در این دوره، حکمت و هنر کاملاً در تعامل بودند و بر یکدیگر تأثیر میگذاشتند. هنر در حکمت و حکمت در هنر متجلی میشد و رشد میکرد. از همین رو، شاهد تحولات بزرگی در حکمت و فلسفه این دوره هستیم.

معماری مسجد امام؛ شاهکار ریاضی و نجوم عشقینژاد در مورد عناصر تزئینی و تفننی در دوران شیخ بهایی، تصریح کرد: باید توجه داشت که معماران و مهندسان پس از اتمام سفتکاری ساختمان، کار را تمامشده میپنداشتند و تزئینات را به استادان گچکار، کاشیکار، حجار و نجار واگذار میکردند. از این رو، کمتر نامی از معماران اصلی در آثار باقی مانده است. ارزیابی نقش معماران و طراحان بناهای معروف کاری دشوار است، زیرا اسناد و مدارک کافی در این زمینه وجود ندارد، از طرفی، وقتی به شاهکارهای معماری اسلامی نگاه میکنیم، درمییابیم که خلق این آثار بدون آموزش هندسه، ریاضیات، مکانیک کاربردی و طراحی ممکن نبوده است. چنین آثاری نیازمند دانشی عمیق و خلاقیتی بینظیر بودهاند.
عشقینژاد در مورد شیخ بهایی به عنوان ریاضیدان و مهندس بیان داشت: مسجد امام یکی از مهمترین بناهای معماری اسلامی است که ساخت آن در سال 1020 هجری به دستور شاه عباس اول آغاز شد و در سال 1038 به پایان رسید که بسیاری معتقدند طرح اولیه این بنا توسط شیخ بهایی انجام شده و اجرای آن به علیاکبر اصفهانی سپرده شد؛ این مسجد با مساحت حدود 12 هزار متر مربع، در ضلع جنوبی میدان نقش جهان قرار دارد و نماد مذهب تشیع است که در طراحی آن، هنر، خلاقیت و علم برای نمایش وحدانیت اسلام، خلوص، بزرگی و یکپارچگی ایران ترکیب شدهاند.
وی اظهار کرد: یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این مسجد، قرارگیری محراب و قبله نسبت به ایوان ورودی و میدان نقش جهان است؛ ایوان ورودی به سمت شمال است، اما با چرخشی نامحسوس به سمت راست، محور اصلی به سمت قبله قرار میگیرد. این طراحی هوشمندانه باعث میشود گنبد و منارهها از تمام نقاط میدان دیده شوند. همچنین، تعیین قبله با 40 درجه انحراف غربی، که مورد اختلاف علما بود، تنها توسط ریاضیدانی مانند شیخ بهایی ممکن بود؛ گنبد دو لایه این مسجد با دیوارهای به ضخامت 5 متر و ارتفاع 38 متر (داخلی) و 52 متر (خارجی)، فضای خالی 13 تا 16 متری در میانه دارد که باعث انعکاس صدا میشود. پیچیدگی مهندسی این سازه از دلایلی است که طراحی آن را به شیخ بهایی نسبت میدهند. این بنا در سال 1391 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
این استاد دانشگاه در توضیح نقش شیخ بهایی در تلفیق سیاست و هنر معماری، توضیح داد: او از دانشمندان برجسته عصر صفوی بود؛ دورهای که اصفهان به پایتختی رسید و معماری به اوج زیبایی و ظرافت دست یافت؛ شیخ بهایی در تاریخ ایران بهعنوان دانشمند، سیاستمدار و شیخالاسلامی مورد احترام همه اقشار بود اما وجه دیگر او، معماری بود که بسیاری از آثار صفوی در اصفهان را به او نسبت میدهند، مانند مسجد جامع عتیق، حمام شیخ بهایی، مهندسی حصار نجف اشرف، شهر نجفآباد و دیگر بناها. تلفیق سیاست و معماری در آثار او تأثیرگذار بوده است.

میدان نقش جهان؛ نماد وحدت قدرت، دین و اقتصاد عشقینژاد در توضیح بحث شیخ بهایی و فضای شهری انسانمحور گفت: طراحی او در اصفهان صفوی تنها ایجاد نظم فیزیکی نبود، بلکه مهندسی مفهومی از شهر به عنوان تجلیگاه نظم کیهانی بود. میدان نقش جهان بر پایه نمادگرایی ساخته شد که در هندسه فیزیکی خلاصه نمیشد. قرارگیری چهار عنصر قدرت (کاخ)، دین (مساجد)، اقتصاد (بازار) و معرفت (مدارس) در اطراف میدان، نشاندهنده نگرشی است که شهر را مانند ماندالا میبیند؛ جایی که زمین و آسمان به هم میرسند.
وی ادامه داد: این میدان با کارکردهای چندگانه، بازتابی از نگرش فلسفی به وحدت در کثرت بود. تنها یک فیلسوف مانند شیخ بهایی میتوانست چنین طراحیای انجام دهد که در آن میدان امام (حکومت)، مسجد مردمی، مسجد علما و بازار در کنار هم قرار گیرند. این تنوع، وحدتی ظریف را در دل کثرت نشان میدهد که ریشه در اندیشههای عرفانی و فلسفی او دارد و بدون حضور یک نظریهپرداز مانند شیخ بهایی، چنین ساختار پیچیدهای نمیتوانست به این هماهنگی برسد. او مغز متفکر این سازمان بود و اصفهان را نه تنها ساخت، بلکه به آن معنا بخشید.
به گزارش ایمنا، شیخ بهایی نهتنها یک معمار، که فیلسوف شهرسازی بود که اصفهان را به بوم خلق یک اندیشه تبدیل کرد. از میدان نقش جهان به عنوان قلب تپنده شهر تا شبکه پیچیده مادیها، هر جز این شهر روایتی از تعامل هنر و حکمت است. امروز، اصفهان تنها یک میراث تاریخی نیست، بلکه درسنامه زندهای است برای شهرسازان جهان که چگونه میتوان علم را با زیبایی، و عملکرد را با معنا پیوند زد. شاید رمز ماندگاری اصفهان همین باشد: شهری که نه با سنگ، بلکه با اندیشه ساخته شد.
کد خبر 860498