«فشارحداکثری» اسم رمز عملیات جنگی است
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
احسان انصاری| چشمانداز پیش روی ایران و دولت ترامپ چه خواهد بود؟ عدم مذاکره ایران و آمریکا این مواجهه را به چه سمتی خواهد کشاند؟ ترامپ پس از سیاست فشار حداکثری چه سیاستی در مقابل ایران در پیش خواهد گرفت؟ تنش بیشتر بین ایران و آمریکا چه تأثیری روی اقتصاد کشور خواهد گذاشت؟
«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر نصرا... تاجیک تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. تاجیک در این زمینه معتقد است: «متأسفانه از ابتدا برخی عنوان کردند ترامپ تاجرپیشه و اهل معامله است و به همین دلیل این موضوع در فضای سیاسی کشور اهمیت خود را از دست داد. این در حالی است که ترامپ یکی از پیچیدهترین پدیدههای سیاسی عصر حاضر است و به همین دلیل نیاز دارد با دقت زیاد با آن برخورد شود. نکته دیگری که در شرایط کنونی وجود دارد این است که در عرصه بینالمللی ما هم با نقاط امیدوار کنندهای مواجه هستیم و هم نقاط مأیوس کننده. ترامپ با تصمیمات و اقداماتی که انجام میدهد عدهای را با خود دشمن میکند که به نظر من میتواند برای ما فرصت ایجاد کند. به عنوان مثال رویکردی که در مقابل روسیه در پیش میگیرد ممکن است بین آمریکا و اروپا فاصله ایجاد کند و یا اقداماتی که علیه چین انجام میدهد، میتواند برای ما فرصت ایجاد کند. نکته دیگر اینکه ما باید این موضوع را بپذیریم که آمریکا در زمینه اقتصادی در بین بسیاری از کشورهای جهان برتری دارد. این در حالی است که ما یک اقتصاد سیاسی خاص خود داریم. از دیرباز در کشور سفره مردم به فروش نفت گره خورده بوده و اگر پول فروش نفت برنمیگشت، زندگی و معیشت مردم در سختی قرار میگرفت. کم کردن از تاثیر درآمدهای نفتی در اقتصاد به همین دلیل انجام میشود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*هدف ترامپ از تکرار کارزار فشارحداکثری به ایران چیست؟
من فکر میکنم فشارحداکثری اسم رمز عملیات جنگی است. در واقع با امضای یادداشت اجرایی توسط ترامپ اگر آمریکا هیچ کاری نیز انجام ندهد و هیچ اتفاقی نیز در زمینه نظامی و غیر نظامی رخ ندهد و تنها بندهای این یادداشت اجرایی شود باعث تنشهای جدی بین ایران و آمریکا خواهد شد. متأسفانه در داخل کشور ابعاد سیاسی و حقوقی این یادداشت مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. ما باید به مفاد این یادداشت توجه میکردیم که کدام جنبه از زندگی مردم ایران را دربر میگیرد. البته برخی از بخشهای این یادداشت توسط متخصصان و کارشناسان به صورت مختصر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. واقعیت نیز این است که این یادداشت بسیاری از ابعاد اقتصادی ایران را نیز تحت تأثیر قرار داده که به تبع آن زندگی مردم نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. به همین دلیل نیز چالشهای آینده، قبل از اینکه بینالمللی باشد، داخلی بوده و روی زندگی و اقتصاد مردم تأثیرگذار خواهد بود. در شرایط کنونی نیز برخی احتمال مذاکره را ضعیف میدانند در حالی که من با توجه به یاداشت ترامپ معتقدم اگر قرار باشد این یادداشت ملاک عمل قرار داشته باشد، اصلا مذاکرهای صورت نخواهد گرفت و تنها در شرایطی که بتوان این یادداشت را دور زد و موضوع را در بستر و زمینه دیگری قرار داد، میتوان در بعضی مقولات راه دیگری جست. واقعیت این است که من زیاد به چشمانداز پیشرو در زمینه بینالمللی خوشبین نیستم.
*چرا خوشبین نیستید؟
دلیل عدم خوشبینی من به دلیل رفتار و تفکراتی است که ترامپ دارد. ترامپ در گذشته یک دوره چهارساله رئیسجمهور آمریکا بوده و به همین دلیل هم ما رفتار و اقدامات ترامپ را میشناسیم و هم اینکه وی نسبت به رفتار جمهوری اسلامی شناخت پیدا کرده است. شاید کابینه کنونی ترامپ نسبت به کابینه سال 2016 تندرو نباشد اما در شرایط کنونی نیز کار سختی است پیش روی دو طرف قرار دارد. ما باید به این نتیجه برسیم که جنگ لفظی و پیغامهای محرمانه با ترامپ جواب نمیدهد و باید در روش دیپلماسی خود تغییر ایجاد کرد که البته کار آسانی هم نیست. واقعیت این است که در شرایط کنونی یک دیپلماسی غیرعلنی بهتر به نتیجه خواهد رسید. پیدا کردن نقاط اشتراک با ترامپ حائز اهمیت است. اینکه برخی از ابتدا عنوان کردند ترامپ تاجرپیشه و اهل معامله است حرف درستی نیست. ترامپ یک پدیده است که ویژگیهای خاص خود را دارد. اگر ما نسبت به این ویژگیها شناخت داشته باشیم و بتوانیم به یک الگوی مناسب رفتاری با وی دست پیدا کنیم، این امکان وجود دارد که به یک چارچوب و یا فرمول دست پیدا کرد که دو طرف به تفاهم نزدیکتر شوند.
*آیا تلاشی برای شکلگیری این الگوی رفتاری در داخل کشور صورت گرفته است؟
متأسفانه از ابتدا برخی عنوان کردند ترامپ تاجرپیشه و اهل معامله است و به همین دلیل این موضوع در فضای سیاسی کشور اهمیت خود را از دست داد. این در حالی است که ترامپ یکی از پیچیدهترین پدیدههای سیاسی عصر حاضر است و به همین دلیل نیاز دارد با دقت زیاد با آن برخورد شود. نکته دیگری که در شرایط کنونی وجود دارد این است که در عرصه بینالمللی ما هم با نقاط امیدوار کنندهای مواجه هستیم و هم نقاط مأیوس کننده. ترامپ با تصمیمات و اقداماتی که انجام میدهد عدهای را با خود دشمن میکند که به نظر من میتواند برای ما فرصت ایجاد کند. به عنوان مثال رویکردی که در مقابل روسیه در پیش میگیرد ممکن است بین آمریکا و اروپا فاصله ایجاد کند و یا اقداماتی که علیه چین انجام میدهد میتواند برای ما فرصت باشد. نکته دیگر اینکه ما باید این موضوع را بپذیریم که آمریکا در زمینه اقتصادی در بین بسیاری از کشورهای جهان برتری دارد. این در حالی است که ما یک اقتصاد سیاسی خاص خود داریم. از دیرباز در کشور سفره مردم به فروش نفت گره خورده بوده و اگر پول فروش نفت برنمیگشت، زندگی و معیشت مردم در سختی قرار میگرفت. کم کردن از تاثیر درآمدهای نفتی در اقتصاد به همین دلیل انجام میشود. این یک نوع آسیب پذیری است که ما باید این واقعیت را درک کنیم. ما باید رویکردی در پیش بگیریم که آسیب پذیری چالشهای بینالمللی روی اقتصاد کشور به حداقل برسد. در دولت اول ترامپ و زمانی که وی از برجام خارج شد ما توانستیم واکنش مناسبی از خود نشان داده و آسیبها را تا آنجا که امکان داشت با همکاری با اروپا و آژانس کاهش دادیم. ما باید تنشهای بینالمللی و منطقهای را در شرایط کنونی به سفر برسانیم و از سوی دیگر بتوانیم در عرصه بینالمللی یارگیری کنیم.
*در صورتی که ترامپ به اهداف سیاست فشار حداکثری خود نرسد چه سیاستی را در مقابل ایران در پیش خواهد گرفت؟
به صورت کلی ترامپ سه موضوع را در محوریت سیاست خارجی خود خواهد داشت. نخست اینکه وی به دنبال این است که هزینههای سیاست خارجی خود را کاهش بدهد تا بتواند کسری بودجه خود را کاهش داده و اقتصاد آمریکا را سامان بدهد. دوم اینکه دنبال این است که سیاست و امنیت در خاورمیانه را به اسرائیل برونسپاری کند. ترامپ به دلیل اعتمادی که به اسرائیل به عنوان متحد خود دارد، دنبال حفظ اسرائیل به عنوان دست برتر در منطقه خواهد بود. محور سوم نیز مهار و کنترل چین است. ترامپ چین را به عنوان تهدید امنیت ملی آمریکا میداند. در راستای این سه محور که پایههای اساسی سیاست خارجی ترامپ خواهد بود، موضوع ایران نیز مطرح است. ترامپ دنبال این است که موضوع ایران روی هیچ کدام از این سیاستها تأثیر منفی نگذارد. در اینجاست که سیاست وی درباره ایران شکل میگیرد. مهمترین موضوع در این زمینه هستهای شدن ایران است. ترامپ به خوبی میداند که اگر ایران هستهای شود، توازن در منطقه دگرگون خواهد شد و در آن صورت ایران اجازه نخواهد داد ترامپ به اهداف خود برسد. در چنین شرایطی ترامپ باید هزینههای زیادی در سیاست خارجی و احتمالا درگیری پرداخت کند و از سوی دیگر وضعیت اسرائیل نیز در منطقه تغییر خواهد کرد و مقابله با چین نیز برای ترامپ سخت خواهد شد. به همین دلیل ترامپ همه تلاش خود را خواهد کرد که برای حفظ سه محور سیاست خارجی، با ایران به یک فرمول مشترک در زمینه مسائل هستهای دست پیدا کند.
*در چنین شرایطی آیا موضع ایران همچنان عدم مذاکره خواهد بود؟
ایران در اینجا باید رویکرد صحیحی در پیش بگیرد. این در حالی است که تاکنون این اتفاق رخ نداده و آنچه رخ داده تنها گمانهزنیهای رسانهای است که مشخص نیست به چه میزان مبتنی بر واقعیت است. موضوع مذاکره و گفتوگو با ترامپ از ابتدا وضعیت کف خیابانی پیدا کرد و به صورت استراتژیک به مساله نگاه نشد و برای همین سیاست ما در برابر ترامپ هنوز منسجم و روشن نیست. از سوی دیگر به دلیل فشار بینالمللی و سیاسی که روی دولت آقای پزشکیان وارد شود بعید به نظر میرسد که دولت طرح مدونی داشته باشد که چطور باید با ترامپ مواجه شد. ایدههایی در این زمینه وجود دارد اما هنوز مشخص نیست این ایدهها به چه میزان قابلیت اجرایی شدن دارند. این موضوع باید در دانشگاهها و اندیشکدههای ما مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. این در حالی است که در این زمینه ارتباط موثری بین نهادهای اندیشهای و پژوهشی با تصمیمگیران جامعه وجود ندارد. البته ما موسسات و اندیشکدههای قوی و تأثیرگذار نیز در کشور نداریم که دلیل اصلی آن توجه به روزمرگی است.
![]()
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/944452/