رجا: مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی را حل نمیکند
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - رجا /متن پیش رو در رجا منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش در تاریخ 19 بهمن 1403 تأکید کردند: «از مذاکرهی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل: تجربه.» یکی از مهمترین مصادیق این تجربه، برنامه راهبردی جامع اقدام مشترک یا بهاختصار برجام است که نشان داد مذاکره با آمریکا و دولتهای غربی نهتنها کمکی به رفع مشکلات معیشتی مردم نمیکند، بلکه در نهایت، با نقض عهد طرفهای مقابل، خسارتهای زیادی به ملت ایران وارد میکند.
سراب برجام: هزینههای سنگین یک اشتباه راهبردی
توافق برجام در 23 تیر 1394 (14 ژوئیه 2015) در وین، پایتخت اتریش، میان ایران و گروه 1+5 (ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) تحت هدایت آمریکا منعقد گردید. این توافق توسط دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی پیگیری شد؛ دولتی که هیچ برنامهای برای حل مشکلات داخلی کشور جز مذاکره نداشت و تمامی مسائل اقتصادی و معیشتی را به توافق با آمریکا گره میزد. در تبلیغات جریان اصلاحطلب و رسانههای حامی دولت، برجام با دو دستاورد کلیدی معرفی شد: لغو تمامی تحریمها و گشایش اقتصادی برای عموم مردم. حسن روحانی، رئیسجمهور وقت، در روز انعقاد توافق، اظهار داشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق، در روز اجرای توافق (دیماه 94) تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی هم به صورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بالمره (یکباره) لغو خواهد شد و نه تعلیق... امروز روزی است که قدرتهای بزرگ اعلام کردهاند همه تحریمها برداشته و همه قطعنامههای ظالمانه لغو و شرایط عادی و معمولی در روابط با ایران آغاز خواهد شد.»
دولت حسن روحانی باهدف لغو تحریمها، بدون دریافت هرگونه ضمانت اجرایی از طرف مقابل، تمامی تعهدات ایران در توافقنامه برجام را بهصورت یکجانبه اجرا کرد. بااینحال، ایالات متحده نهتنها تحریمها را لغو نکرد، بلکه با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ، به طور یکجانبه از برجام خارج شد و سیاست فشار حداکثری را علیه ایران در پیش گرفت. در چنین شرایطی، دولت حسن روحانی تلاش کرد از طریق کشورهای اروپایی برجام را حفظ کند، اما این تلاش نیز بینتیجه ماند؛ چراکه دولتهای اروپایی، علیرغم تعهداتشان، از اجرای وعدههای خود، سر باز زده و هیچیک از تحریمها را لغو نکردند.
در راستای شکست ایده مذاکره با آمریکا، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت وقت، در آذرماه 1395 در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اذعان کرد که به وعدههای مقامات آمریکایی اعتماد کرده و این اعتماد یک اشتباه راهبردی بوده است. وی در این جلسه تصریح کرد: «من اعتراف میکنم که اشتباه کردم و به حرف جان کری اعتماد کردم. اگر استراتژی خودم را دنبال میکردم، اکنون با مشکل مواجه نمیشدم. میپذیرم که اشتباه کردم و مسئولیت آن را قبول میکنم. ما با صحبت و قول آقای کری اظهارنظر کردیم.» این اظهارات، نشاندهنده بیاعتباری تعهدات مقامات آمریکایی و هزینههای سنگین اعتماد به آنان در مذاکرات دیپلماتیک بود. علاوه بر این، ظریف در بهمنماه 1397 نیز در پی تداوم بدعهدیهای آمریکا، در توییتی نوشت: «توافق با آمریکا حتی بهاندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد.». همچنین وزیر امور خارجه وقت در مراسم روز خبرنگار در سال 1397 اظهار داشته بود: «راجع به برجام، ساعتها مذاکره شده است، سپس آقای ترامپ با یک امضای سریع آن را باطل اعلام میکند. آیا میتوان با چنین فردی وارد مذاکره شد؟ آیا این اقدام چیزی جز یک نمایش تبلیغاتی است؟ اصلاً این مذاکره ارزش وقتگذاشتن را دارد؟»
از وعدههای بزرگ تا خسارتهای سنگین
این اعترافات نشاندهنده شکست ایده اصلاحطلبان مبنی بر حل مشکلات معیشتی مردم از طریق توافق با آمریکا است. این جریان سیاسی که همواره بر مذاکره با آمریکا به هر قیمتی تأکید داشت و کلید حل مشکلات کشور را در گرو توافق با این کشور میدید، در سالهای اخیر خسارتهای جبرانناپذیری بر ملت ایران وارد کرده است. این تفکر غربگرا سبب گردید که فرایند پیشرفت اقتصادی کشور برای سالها به تأخیر افتد و بهتبع آن، اقتصاد ایران در دهه نود با چالشها و آسیبهای جدی روبهرو گردد. این وضعیت منجر به رکود و تعطیلی گسترده صنایع داخلی شد.
اصلاحطلبان که نگاهشان به جهان صرفاً بر محور کدخدامنشی آمریکا خلاصه میشود، بهجای توسعه روابط منطقهای و همکاری با کشورهای همسایه، روابط خارجی ایران را به مذاکرات با غرب محدود کرند. این جریان سیاسی با تأکید بر حفظ برجام تحت هر شرایطی، بهصورت یکجانبه به اجرای تعهدات پرداخته و برنامه هستهای کشور را تا مرز تعطیلی پیش بردند. این در حالی است که به گفته ولیالله سیف، رئیس سابق بانک مرکزی، دستاوردهای برجام «تقریباً هیچ» بوده است. علاوه بر این، برخلاف وعدههای داده شده مبنی بر جذب 200 میلیارد دلار سرمایه خارجی، هیچ توافق اقتصادی معتبر و پایداری با غرب در جریان برجام به دست نیامد. در همین دوره و برخلاف تبلیغات گسترده غربگرایان، نهتنها تحریمها کاهش نیافت، بلکه شمار آنها دوبرابر شد. همچنین، در این مسیر امتیازات یکجانبهای بهطرف مقابل داده شد که از جمله مهمترین آنها، محدودیتهای شدید بر برنامه هستهای کشور و بتنریزی در قلب رآکتور اراک بود؛ اقدامی که نهتنها توان هستهای کشور را محدود ساخت، بلکه بدون دریافت هیچگونه تضمین عملی، قدرت چانهزنی ایران را نیز کاهش داد.
یکی از خسارتهای قابلتوجهی که این جریان سیاسی به ملت ایران تحمیل کرد، سازوکار موسوم به «مکانیسم ماشه» بود که رهبر معظم انقلاب از آن با تعبیر «استخوانلایزخم» یاد کردند. مکانیسم ماشه یا بازگشت خودکار تحریمها (Snapback Mechanism) بندی در توافق برجام است که به هر یک از اعضای گروه 5+1 اجازه میدهد در صورت ادعای نقض تعهدات برجامی از سوی ایران، تحریمهای بینالمللی علیه کشور به طور خودکار بازگردند، بدون آنکه سایر کشورها امکان وتوی آن را داشته باشند.
این سازوکار بهگونهای طراحی شده است که خروج آمریکا از برجام بدون پیامد خاصی امکانپذیر باشد، اما در صورت خروج ایران، تمامی تحریمها مجدداً اعمال خواهند شد. بر اساس مفاد قطعنامه 2231، چنانچه یکی از اعضای امضاکننده توافق، شامل تروئیکای اروپایی، ایران، چین، روسیه و آمریکا، نسبت به پایبندی طرفین به تعهدات خود اعتراضی داشته باشد، ابتدا این شکایت در کمیسیون مشترک برجام بررسی میشود. در صورت عدم توافق، پرونده قابلیت ارجاع به شورای امنیت سازمان ملل متحد را پیدا میکند. در شورای امنیت، رأیگیری درباره ادامه تعلیق تحریمهای ایران صورت میگیرد. چنانچه یکی از اعضای دائم شورا، این تعلیق را وتو کند، تمامی قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران، از جمله قطعنامه 1929، بهصورت خودکار و بدون نیاز به رأیگیری مجدد احیا میشود. در چنین شرایطی، برجام عملاً از بین خواهد رفت و تحریمهای چندجانبه علیه ایران بازخواهد گشت.
مذاکره با آمریکا؛ اشتباهی که نباید تکرار شود
باتوجهبه خسارات قابلتوجهی که در سالهای اخیر متوجه منافع ملی و اقتصادی کشور شده است، جریان غربگرا نهتنها هیچگونه عذرخواهی رسمی یا پاسخگویی شفافی در قبال این آسیبها در برابر ملت ایران ارائه نکردهاند، بلکه به نظر میرسد همچنان اصرار دارند تا با تداوم رویکردهای پیشین، تجربههای ناموفق گذشته را در قالب طرحهایی همچون برجام منطقهای و موشکی تکرار نمایند. این در حالی است که خود نمایندگان این جریان بارها به شکستهای متعدد در مذاکرات با ایالات متحده آمریکا اعتراف کردهاند، اما بهجای درسگیری از این تجربیات تلخ، همواره در جهت تحقق قبله آمال خود که حول محور مذاکره با آمریکا میچرخد، تلاش میکنند.
اَلعَقلُ حِفظُ التَّجارِب؛ این فرمایش حکیمانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بر ضرورت بهرهگیری از تجارب گذشته تأکید دارد. هیچ خردمندی تجربهای را که پیشتر به شکست انجامیده دوباره نمیآزماید؛ زیرا عقل سلیم اقتضا میکند که از تجارب گذشته درس و عبرت گرفته و از تکرار اشتباهات پرهیز شود. تجربه پرهزینه توافق هستهای برجام و بدعهدیهای مکرر ایالات متحده آمریکا نشان داد که اعتماد به قدرتهای غربی نهتنها منجر به حل چالشهای کشور نمیشود، بلکه میتواند پیامدهای منفی و خسارات جبرانناپذیری را بر منافع ملی تحمیل کند. در این چارچوب، اتخاذ راهبردهای مبتنی بر توانمندیهای داخلی، توسعه تعاملات اقتصادی با کشورهای منطقه و بهرهگیری از ظرفیتهای بومی، رویکردی عقلانی و مبتنی بر واقعیتهای ژئوپلیتیکی محسوب میشود. بیتردید، آینده توسعه و پیشرفت کشور، نه در وابستگی به مذاکره با طرفهای غیرمتعهد، بلکه در تقویت اراده ملی، افزایش خودکفایی و حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی نهفته است.
![]()
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/942849/