سرمقاله سازندگی/ شگردهای روانی
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - روزنامه سازندگی / «شگردهای روانی» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم عمادالدین باقی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
شایعه به عنوان موضوعی مهم در مباحث تاریخی و سیاسی و در مباحث حوزه ارتباطات و رسانه و روانشناسی و حتی کلامی، هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد به تدقیق و تصحیح بیشتر بحث میانجامد، زیرا از لحاظ منطقی درست و صحیح بودن یا نبودن ماده استدلال و ساختمان استدلال، موجب نتیجه درست یا نادرست میشود.
چندی پیش دوست فرهیخته آقای بهروز گراوند، دانشجوی تاریخ از پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی برای رساله خود پرسشهایی را درباره نقش و کارکرد شایعه در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران بهویژه در پیروزی انقلاب و سالهای نخستین بعد از انقلاب اسلامی داشتند. بخشی از پاسخ را به مناسبت این ایام در قالب مقاله زیر تقدیم میکنم.
شایعه یک رسانه شفاهی بدون دروازهبانی و درستسنجی و ارضاکننده حس ماجراجویی و سوار بر هیجان عمومی است و گاه مایهای از واقعیت دارد و بسیار شاخ و برگ داده شده و گاه هیچ بهرهای از واقعیت و حقیقت ندارد. شایعات نوع اول اثرگذاری و پایداریشان بیشتر است و با ضربالمثلهای عامیانهای مانند «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» پشتیبانی میشود.
شایعه گاهی سازمانیافته و برنامهریزی شده است و گاهی بر اثر «دهنبینی» یا «حرفی برای گفتن داشتن»، نقل شده و اشاعه مییابد. نوع سازمانیافته آن کارکرد بیشتر و موثرتری دارد. هدف از شایعه سازمانیافته، مشوب کردن ذهن مخاطب و فلج کردن ذهنی و پنهان شدن یا پنهان کردن واقعیتها در پشت شایعه است.
تولید و گسترش و تاثیر شایعه، زمینه اجتماعی دارد. در جامعهای که مردم از وضع موجود بیزار باشند، آنچه در تخریب این وضعیت باشد را بیشتر دوست دارند، بشنوند و انتشار بدهند.
پیشتر در کتاب تولد یک انقلاب آمده است: «البته شگردهای روانی تاریخ مصرف محدود دارند و با گذشت زمان، کارآمدی خود را علیه رقیبی که هوشیار شده و عملیات روانی بودن آن را شناخته از دست میدهد اما در مورد انقلاب ایران تجربه نوینی بود. آنچه در کتاب بررسی انقلاب ایران پیرامون اللهاکبرهای شبانه گفته شد، خود مثال بارزی از این تاکتیک موثر است.
عملیات روانی حتی در سطوح پایین نیز به عنوان یک روش پرفایده و کمهزینه در برابر یک رژیم پلیسی دنبال میشد. هرچند نمیتوان گفت که به نحو سیستماتیک در تمام سطوح عملی میشد اما استفاده از این روش چنان عادی و بههنجار تلقی میشد که در نشریاتی که از سوی نهادهای رسمی جمهوری اسلامی عرضه شده است نیز بدان تصریح داشتهاند. «ما از سال 32 با یک سازمان منظم در بیشتر تظاهرات شرکت میکردیم و در یک برنامه منظم افراد را در نقاط مختلف تعلیم میدادیم که چگونه دست به خرابکاری و حمله به ساختمانهای دولتی و سینماها و باجههای تلفن که در معرض [تظاهرات سال 57] دید مردم بودند ازجمله در همین روزها دست به خرابکاری و آتشسوزی میزدیم و کناری مینشستیم و این شعارها را هم میدادیم تا همه تقصیرها را به گردن دولت بیندازیم: ما بتشکنیم، شیشهشکن نیستیم» در سالهای اولیه انتشار مجله پیام انقلاب ارگان سپاه پاسداران نیز محسن رضایی، فرمانده کل سپاه در آن زمان طی مصاحبهای درباره «تاکتیکهای انقلاب» استفاده از حربه پخش شایعه علیه رژیم را به عنوان یکی از این تاکتیکها نام برد» (1381 صفحه136).
در ادامه و تکمیل آن میافزایم که: چند موج کوچک و بزرگ برخی خبرها و شایعات چگونه توانست سبب فروپاشی مقبولیت و باعث بیاعتباری کامل سیستم پهلوی. سینما رکس آبادان و دیدن امام در ماه دو مورد معروف است که بیشتر از جنبه سیاسی و عقیدتی مورد توجه قرار گرفتهاند تا «نقش شایعه»، ولی موضوع کشتههای تصادفات به جای شهدای انقلاب در بهشتزهرا و انتشار تصاویر آنها که سبب تهییج میشد، تشییعجنازه سوخته در آتشسوزی سینما شکوفه نو در میدان گمرک بهعنوان کشته ساواک، آمار چند ده برابری زندانیان سیاسی، کشته شدن آیتالله غفاری و آیتالله سعیدی زیر شکنجه و حتی شایع شدن اینکه سر آیتالله غفاری را با مته سوراخ کردهاند، تجاوز به خانم اعظم طالقانی در حضور پدرش برای مجبور کردن او به اقرار و همکاری، ریختن زندانیان سیاسی در دریاچه نمک قم، چهار هزار کشته در میدان ژاله، آمار 65 هزار شهید در انقلاب اسلامی سال 1357 و مواردی دیگر، فرصت تردید کردن در آنها را سلب میکرد. نادرستی بسیاری از آنها با گذشت زمان آشکار شد که فعلاً مجال بررسی توضیح تکتک آنها نیست.
نکته مهم اما این است که عین همین روشها و شایعات، درحال حاضر از سوی مخالفان جمهوری اسلامی علیه آن نیز جریان دارد و گاه آنقدر شباهت دارد که برای مثال حضور چریکهای فلسطینی یا حزبالله لبنان در تیراندازی به معترضان جای حضور نظامیان اسرائیلی در سال 1357 را میگیرد. درباره زندانیان و کشتهها نیز مشابهت زیادی وجود دارد. بعضاً برخی دروغها و شایعات توسط تلویزیونهای فارسیزبان بهعنوان «خبر» به خورد مردم داده میشود. تاکنون چند بار بیبیسی خبری را تصحیح یا عذرخواهی کرده، ولی تلویزیونهای دیگر چندین برابر خبرسازی کردهاند و چون هدفمند بوده، تصحیح یا عذرخواهی در کار نبوده است. جالب اینکه این شیوه فقط علیه حکومت نبوده حتی علیه مخالفان حکومت که با این رسانهها همسو نبودهاند نیز رخ داده است.
شایعه گاهی تواند در شکلدهی افکار عمومی موثر باشد. نمونه آن انتساب آتش زدن سینما رکس آبادان به رژیم شاه است. در واقع از میل به اینکه مردم دوست داشتند چنین خبری بشنوند و آن را برای پیشبرد اراده خود به کار گیرند، بهرهبرداری شد.
شایعه را بهعنوان بخشی از جنگ روانی مطرح کردهاند. شایعه به مفهوم سنتی، نوعی خبرسازی و جعل خبر بود که اکنون در شبکههای اجتماعی تحت عنوان خبرهای فیک معروف است. نمونههای آن در اخبار سوریه مشاهده شد. چند نمونه را که بهعنوان مستند یک مقاله ذکر کرده بودم عیناً در زیر نقل میکنم:
در مقالهای با عنوان: «کارکرد اخبار فیک در مورد سوریه» آوردهام: پس از سقوط رژیم مستبد بشار اسد در سوریه، تصاویر فراوانی در شبکههای اجتماعی درباره زندانها و زندانیان آزاد شده در سوریه دستبهدست میشد که بعضاً بسیار تکاندهنده بود. بعضی برای نشان دادن بطلان حمایت ایران از یک رژیم مستبد و جنایتپیشه، سعی میکردند هرچه بیشتر این عکسها و گزارشها را منتشر کنند، بعضی هم با ادعای اینکه اینها افراد داعشی و تروریست بودند چنین جنایاتی را توجیه میکردند. طبعاً بررسی و تحقیق درباره درستسنجی اخبار برای این افراد در اولویت نیست.
حتی خود نگارنده در مواردی با وجود بررسی و تحقیق در مورد یک خبر، باز هم لغزیده است. هرچند بررسیها، لغزشها را کاهش میدهند اما تجربه شخصی نشان میدهد باید بسیار محتاط بود و وسواس داشت.
صنعت تنبلپرور فوروارد نیز سبب شده است که عدهای از افراد به طور کاملاً غیرمسئولانه و بدون هیچ بررسی و تحقیقی صرفاً به دلیل آنکه از مطلبی خوششان آمده یا همسو با نظراتشان یافتهاند، یا تحت تاثیر آن قرار گرفتهاند، دست به انتشار بزنند و توجه ندارند که این شیوه سبب بیاعتمادی به اخبار شده و موجب میشود که ظلمهای واقعی در حق زندانیان و مردم هم مشتبه شود. به این ترتیب برخی با خبرهای ساختگی و نادرست، ناخواسته به تبرئه و تطهیر ظالمی میپردازند که با آن ضدیت کورکورانه میورزند. سپس 10 مورد از اخبار و تصاویر درستسنجی شده را ذکر کردم. (برای دیدن متن کامل بنگرید به https://emadbaghi.com)
با توجه به مصادیق ذکر شده 3 نکته در مورد شایعهسازی مدرن درخور توجه است:
1- جنگ سوریه نشان داد که شایعه و اخبار فیک مقدمهای بر حمله نظامی است. موشکهای پیدرپی اخبار فیک دقیقاً همان کارکرد آتش تهیه را در جنگ دارد.
2- امکان دیجیتال و صنعت فتوشاپ و هوش مصنوعی عامل موثری در باورپذیر کردن شایعات و اخبار فیک بودهاند.
3- تکنولوژی جدید، کار تشخیص اخبار واقعی و دروغ را دشوارتر و تخصصیتر و نیازمند دقت و وسواس بیشتر کرده است.
شایعهها چگونه میتوانند تاریخنگاری را تحت تاثیر قرار دهند؟
شایعه اصطلاحاً به خبری گفته میشود که با وجود نادرستی یا احتمال نادرستیاش، آگاهانه و با هدف خاصی دامن زده میشود و بعضی در تاریخ میماند و بهعنوان روایت یا خبر مورد استناد قرار میگیرد اما اگر شایعه را به معنای عام بگیریم و اعم از خبرهای نادرستی بدانیم که آگاهانه و قصدمندانه یا بدون قصد، پخش شدهاند، میتوان گفت تاریخ، سرشار است از شایعه. «میگویند»ها از مصادیق بارز آن هستند. بخشی از تاریخ را «خاطرات» تشکیل میدهند و خاطرات با حب و بغض آمیختهاند و کوچکنمایی و بزرگنمایی در آن وجود دارد. همچنین خطای حافظه بسیار زیاد است و چهبسا قصدی در بیان روایت خطا وجود نداشته باشد. فراوان دیدهایم، افرادی حکایتی را میگویند که طرف دیگر روایت آن را به خاطر نمیآورد و حتی ممکن است تصور کند، دروغ است یا اگر به ضررش باشد آن را تکذیب کند.
چند سال پیش در یک جمع چندنفره خصوصی آقای عطریانفر خاطرهای را از جلسهای با حضور آقای عبدالله نوری با ذکر تمام جزئیات و افرادی که در جلسه بودند و صحبتها و تصمیمات بیان کرد. آقای نوری به کلی اصل وجود چنین جلسهای را انکار میکرد. این موارد لزوماً دلیل بر دروغ یا جعل نیست، چهبسا یک طرف فراموش کرده یا دچار اشتباهی در روایت باشد. گاهی به دلیل مرور زمان، خاطرههایی درهمآمیخته میشوند. برای مثال، چند هفته پیش در سفر ساوه یک دوست قدیمی در حضور من خاطرهای از 42 سال پیش را برای شخص دیگری نقل میکرد و میگفت، عاقد آقای باقی و همسرش، شهید بهشتی بود و من هم ترتیب این جلسه را داده بودم. ایشان جملاتی را هم از قول ما نقل میکرد، درحالی که این روایت از بنیاد نادرست بود، زیرا عاقد ما امام خمینی بود و وقتی این موضوع را بیان کردم، ایشان اصرار داشت که شما دارید اشتباه میکنید! تا اینکه برایش توضیح دادم من و یکی از دوستانم به نام شهید کریمی با دو نفر که همکلاسی و هممدرسهای بودند، ازدواج کردیم و شما عقد شهید کریمی و همسرشان توسط شهید بهشتی را با ما اشتباه گرفتهاید.
در نتیجه بهجز اینکه شایعه به معنای مصطلح در تاریخ فراوان است اگر شایعه را به معنای عام بگیریم، میتوان گفت شایعه، تاریخ را در چنبره خود گرفته است. به همین دلیل اصول تحقیق تاریخی و درستسنجی روایات در علم تاریخ اهمیت پیدا میکنند.
از همینرو است که در علم درایه که علم تحقیق در اخبار است، خبر متواتر را حجت میدانند، درحالی که استاد آیتالله صالحینجفآبادی در گفتوگویی که با ایشان داشتم و بر اتقان روایتی به سبب متواتر بودن اصرار میکردم، گفتند خبر متواتر از اخبار دیگر، بهویژه اخبار آحاد معتبرتر است اما حجت نیست، زیرا اخبار متواتر بسیاری وجود دارند که ثابت شده، نادرست هستند.
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/936472/