بدیلهای ممکن نئولیبرالیسم
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
درباره کتاب “بازپسگیری توسعه”
«بازپسگیری توسعه: یک راهنمای بدیل برای سیاستگذاری اقتصادی» نوشتۀ هاجون چانگ و آیلین گریبل، بررسی انتقادی سیاستهای اقتصادی مسلط در جهت ارائۀ استراتژیهای جایگزین برای پیشبرد توسعه است. این کتاب که اولین بار در سال 2004 منتشر شد، پارادایم مسلط نئولیبرال را به چالش میکشد و توصیهها و بدیلهایی انضمامی و ممکن را برای کشورهای در حال توسعه ارائه میدهد. انتشارات لوح فکر این کتاب را بهتازگی با ترجمۀ برزین جعفرتاش منتشر کرده است.
هاجون چانگ، اقتصاددان اهل کرۀ جنوبی و استاد اقتصاد در کالج مطالعات مشرقزمین و آفریقای دانشگاه لندن (SOAS) و از اقتصاددانان برجستۀ جهان است. جانگ پس از فارغالتحصیلی از دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه ملی سئول در دانشگاه کمبریج در رشتۀ توسعه اقتصاد سیاسی تحصیل کرد. آثار و مقالات او بیشتر متأثر از نوشتههای اقتصاددانانی همچون گونار میردال، کارل مارکس، فریدریش آوگوست فون هایک، جان کینز و فریدریک لیست است. چانگ اقتصاددانی عادی نیست؛ کسی است که معتقد است، تأثیر اختراع ماشین لباسشویی در توسعۀ اقتصادی بیشتر از اینترنت بوده و 95 درصد اقتصاد مبتنی بر عقل سلیم است که عمداً پیچیدهاش کردند. همچنین مدعی است بر اساس شواهد تاریخی، برای داشتن اقتصاد خوب نیازی به اقتصاددان خوب نیست. مهمترین کتابهای او عبارتند از: «اقتصاد: راهنمای کاربردی»، «نیکوکاران نابکار» و «بیستوسه گفتار دربارۀ سرمایهداری» که یکی از پرفروشترین کتابهای بینالمللی بود. هاجون چنگ در آثارش با طرح مثالهای پرشمار از تجربههای تاریخی و با تکیه بر دستگاه نظری نهادگرایی، مخاطبان خود را به پرهیز از کوتهبینی، سطحینگری، ایدئولوژیزدگی اقتصادی، تکساختیبینی و تکسبببینی تشویق میکند. مهمترین امتیاز آثار او شاید نشان دادن زوایای جدید از تقدم رتبی مسائل سطح توسعه نسبت به سطوح خُرد و کلان است. هاجون چانگ در این مسیر به طرزی هوشمندانه از تاریخ یاری میگیرد و چنین نکتهسنجیهایی، کتابهای او را در زمرۀ آثاری قرار میدهد که به کار مخاطبان این مباحث در ایران میآید. انتشارات روزنه هم کتاب «اقتصاد خوردنی» هاجون چانگ را با ترجمۀ محسن محمدیایوانکی منشر کرده است. آیلین گریبِل هم استاد اقتصاد دانشگاه دِنور آمریکاست که در حوزۀ اقتصاد پولی و نظام مالی، مقالات متعددی منتشر کرده و در مقام اقتصاددان پساکینزی، چهرهای مطرح در این حوزه است. کتاب گریبِل با عنوان «وقتی اوضاع از هم نمیپاشد: حکمرانی مالی جهانی و مالیۀ توسعهای در عصر عدم انسجام مانا» سال 2017 منتشر و در سال 2019 برندۀ جایزۀ گورنار میردال انجمن اروپایی و جایزۀ بهترین کتاب از سوی انجمن اقتصاد سیاسی بینالملل شد.
نویسندگان «بازپسگیری توسعه» با نقد رویکرد غالب در سیاست توسعۀ بینالمللی شروع میکنند. رویکرد غالب بر بازارهای آزاد، مقرراتزدایی، خصوصیسازی و کاهش دخالت دولت در اقتصاد تأکید دارد. نویسندگان استدلال میکنند که این سیاستها اغلب به افزایش نابرابری، بیثباتی اقتصادی و توسعهنیافتگی در بسیاری از کشورها منجر شده است. آنها معتقدند باورهای رایج دربارۀ بازار آزاد اشتباه است. برای مثال بازارها همیشه کارا نیستند و میتوانند به نتایج غیربهینه منجر شوند، به ویژه در کشورهای درحال توسعه. مورد دیگر این است که تجارت آزاد بینالمللی به نفع همۀ کشورها نیست و میتواند نابرابریهای بینالمللی را تشدید کند. هستۀ اصلی کتاب به تشریح سیاستهای اقتصادی جایگزینی اختصاص دارد که میتوانند منجر به توسعۀ پایدار شوند. این سیاستها مبتنی بر شواهد تاریخی و تجربی اقتصادهای موفق به ویژه در شرق آسیا هستند. برای مثال سیاست صنعتی انتخابی، بر خلاف تأکید نئولیبرالیسم بر بازار آزاد، با در نظر گرفتن نقش فعال برای دولت در بازار به ترویج صنایع اشاره دارد. این رویکرد در کرۀ جنوبی و تایوان منجر به رشد اقتصادی شده است. نویسندگان همچنین نشان میدهند چگونه کشورهایی که سیاست کنترل سرمایه را اجرا کردند، مانند مالزی در طول بحران مالی آسیا، توانستند اقتصاد خود را به طور موثرتری نسبت به کشورهایی که این کار را انجام ندادند، تثبیت کنند. تقویت مقررات مالی یکی دیگر از استراتژیهای کلیدی معرفی شده توسط کتاب «بازپسگیری توسعه» است. نویسندگان بر نیاز به چارچوبهای نظارتی قوی برای جلوگیری از بحرانهای مالی تأکید دارند و تبیین میکنند باید اطمینان حاصل کرد که موسسات مالی به جای درگیر شدن در فعالیتهای پولشویی به اقتصاد جامعه خدمت میکنند. در نهایت، مدیریت نرخ ارز استراتژی مورد پیشنهاد نویسندگان برای کشورهای درحال توسعه است.
علی دینیترکمانی، عضو هیأت علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در مقدمهای که بر کتاب «بازپسگیری توسعه» نوشته دربارۀ اهمیت آن مینویسد: «این کتاب از چند زاویه حائز اهمیت است. اول اینکه نشان میدهد زبان تجزیه و تحلیل اقتصادی را نمیتوان تنها به یک زبان، آن هم «مدلسازی آکسیوماتیک ریاضیگرا» تقلیل داد. میتوان [با] روشهای دیگر از جمله تطبیقی- تاریخی نیز به تجزیه و تحلیلهای سودمند پرداخت و بینشهای جدیدی ارائه کرد. دوم اینکه، آنچه را بهعنوان آیین مقدس اقتصادی جاافتاده است با استناد به دادههای تاریخی معتبر به چالش میکشد و نشان میدهد، نمیتوان در چارچوب دیدگاههای بازارگرایی مذکور و از طریق آزادسازی بازارها، خصوصیسازی بنگاهها و دولت حداقل به توسعه دست پیدا کرد… تنظیم صحیح رابطۀ دولت و بازار یک چیز است و میدان دادن به بازارگرایی لسهفری چیز دیگر. سوم اینکه نشان میدهند، جایگزین نظری برای این دیدگاهها وجود دارد. این برداشت که نظریۀ بازار آزاد جایگزینی ندارد، خود افسانهای بیش نیست. مفاهیم و نظریههای نظام نوآوری ملی، نظام اقتصاد ملی، دولت توسعهخواه و سیاست صنعتی که عمدتاً مبتنی بر رویکرد تاریخی و نهادگرایی تکاملی مطرح شدهاند، یکی از این جایگزینهاست.»
نویسندگان «بازپسگیری توسعه» معتقدند، مناسب بودن هر سیاست توسعهای به شرایط خاص هر کشور مانند برخورداری از عوامل، کمیابی ارز خارجی، نزدیکی به بازارهای کلیدی، شرایط سیاسی و اجتماعی و مسائلی از این قبیل بستگی دارد. به اعتقاد آنها سیاستگذاران کشورهای درحال توسعه میتوانند بهمنظور افزایش توانایی در بهکارگیری سیاستهای اقتصادی بدیل بهطور جمعی، کار کنند. در این رابطه، منطقهگرایی یا موافقتنامههای دوجانبه بین کشورهای درحال توسعه، بهخصوص کشورهای خیلی فقیر یا خیلی کوچک، میتواند یک راهکار مهم برای افزایش قدرت چانهزنی در مقابل بازیگران خارجی باشد. علاوه بر این هماهنگی سیاستی بین کشورهای درحال توسعه شاید از هزینه و ریسک آزمایش یک سیاست جدید بکاهد.
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/920887/