سرمقاله اعتماد/ مذاکرات هستهای در عمان: رقص دیپلماتها بر لبه پرتگاه
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - اعتماد / «مذاکرات هستهای در عمان: رقص دیپلماتها بر لبه پرتگاه» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم عارف دهقاندار است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مقدمه- سومین دور مذاکرات هستهای میان ایران و ایالاتمتحده روز شنبه 26 آوریل در عمان برگزار شد. این گفتوگوها، که بیش از چهار ساعت به طول انجامید، با حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه امریکا و با میانجیگری عمانیها پیش رفت. به روایت رسانهها، برای اولینبار تیمهای فنی دو طرف به بررسی جزییات کارشناسی، از جمله محدودیتهای برنامه هستهای ایران، نظارت بر تاسیسات و امکان لغو تحریمها پرداختند. دکتر عراقچی مذاکرات را «جدی» اما همراه با موانع قابلتوجه توصیف کرده و به صورت محتاطانه اظهار امیدواری کرد که ممکن است شاهد پیشرفت در مذاکرات باشیم. یک مقام ارشد امریکایی نیز مذاکرات را سازنده خواند و اعلام کرد که دور بعدی گفتوگوها در اروپا و با میانجیگری عمان ادامه خواهد یافت. با وجود پیشرفتهای ظاهری در بحثهای فنی که رسانهها مطرح میکنند، اختلافات اساسی همچنان باقی است. درحالی که ایران بر حق خود برای غنیسازی داخلی تاکید دارد، مارک روبیو وزیر خارجه امریکا پیشنهاد استفاده از سوخت هستهای وارداتی را مطرح کرده تا مسیر تولید سلاح هستهای برای ایران مسدود شود. همچنین اصرار امریکا بر گنجاندن برنامه موشکی ایران در توافق - که مقامات ایرانی آن را غیرقابل مذاکره و جز خطوط قرمز خود میدانند - به پیچیدگیها افزوده است. همه این مسائل نشان از مسیر سخت پیش روی مذاکرات دارد.
تحلیل روند مذاکرات و چشمانداز آینده- مذاکرات هستهای تهران- واشنگتن در عمان، که از سطح سیاسی به گفتوگوهای کارشناسی و فنی ارتقا یافته، به نقطهای حساس رسیده است. حضور کارشناسان هستهای و متخصصان تحریم، ورود مذاکرات به فاز بررسی جزییات اجرایی را نشان میدهد، اما شکافهای عمیق میان دو طرف همچنان مانع از پیشرفت مذاکرات است. ایران ذخایر اورانیوم غنیشده خود را نه تنها اهرمی استراتژیک، بلکه سپری در برابر بدعهدیهای احتمالی امریکا میداند. پیشنهاد تهران برای نگهداری این ذخایر در خاک ایران تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ازای لغو تحریمها تلاشی برای ایجاد تضمین عملی در مذاکرات است. با این حال هرگونه درخواست برای خروج این ذخایر از کشور، خط میتواند بازدارندگی ملی را تضعیف کرده و احتمال اقدامات خصمانه، ازجمله حمله نظامی را افزایش دهد. در سوی مقابل امریکا با بهرهگیری از ابزارهای فشار، ازجمله مکانیسم ماشه و تهدید نظامی، رویکردی تهاجمی در پیش گرفته است. واشنگتن تحت تاثیر رویکرد مکانیکی و عملگرایانه ترامپ، به دنبال حداکثر امتیازگیری از ایران است، بدون آنکه تمایلی به ارایه امتیازات متقابل و معنادار نشان دهد. پیشنهادهایی مانند جایگزینی غنیسازی داخلی با سوخت هستهای وارداتی یا گنجاندن محدودیتهای موشکی در توافق، از سوی ایران به عنوان تلاشی برای خلع سلاح دفاعی و تضعیف بازدارندگی ملی تفسیر میشود. این خواستهها که فراتر از چارچوب هستهای هستند، مذاکرات را به بنبست میکشاند. اصرار امریکا بر نظارت بر برنامه موشکی ایران، که ممکن است به دسترسی به پایگاههای نظامی گسترش یابد، نه تنها از منظر امنیتی برای تهران غیرقابلقبول است، بلکه به عنوان نشانهای از رویکردهای خصمانه واشنگتن تلقی میشود.
تحلیل و چشمانداز- پذیرش توافقی یکجانبه که مستلزم واگذاری غنیسازی، ذخایر اورانیوم یا توان موشکی باشد، میتواند ایران را در موقعیت ضعف استراتژیک قرار دهد. برای تیم مذاکرهکننده ایران، حفظ خطوط قرمز، بهویژه غنیسازی داخلی و توان دفاعی، نهتنها یک ضرورت فنی، بلکه یک اصل بنیادین برای حفظ بازدارندگی و امنیت ملی است. در مقابل امریکا باید بپذیرد که ایران امروز به لحاظ توانایی فنی هستهای، ایران سال 2015 نیست و دولت ترامپ چارهای جز پذیرش واقعیات موجود در این زمینه ندارد. خوشبینی محتاطانهای که از سوی عباس عراقچی و مقامات امریکایی ابراز شده، میتواند نویدبخش امکان کاهش شکافها در دور بعدی گفتوگوها در اروپا باشد. با این حال تاریخچه پرتنش روابط دوجانبه و ذات آنارشیک روابط بینالملل، احتمال دستیابی به توافق را شکننده نگه میدارد. موفقیت مذاکرات به توانایی دو طرف در دستیابی به توافقی متعادل و بادوام بستگی دارد که نهتنها از تشدید تنشها جلوگیری کند، بلکه منافع استراتژیک هر دو طرف را تامین نماید. برای ایران، این به معنای حفظ توان دفاعی و غنیسازی داخلی است، در حالی که برای امریکا، تامین اهداف داخلی و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای اولویت دارد.
چشمانداز آینده و عوامل کلیدی- چشمانداز آینده مذاکرات به سه عامل اصلی وابسته است. نخست توانایی ایران در حفظ موضع خود در برابر فشارهای امریکا و اجتناب از پذیرش توافقاتی که هزینههای بلندمدت سنگینی دارند. دوم انعطافپذیری ایالاتمتحده در پذیرش حق غنیسازی محدود ایران و کنار گذاشتن خواستههای غیرواقعبینانهای که مذاکرات را به بنبست میکشاند. سوم نقش میانجیگران، بهویژه عمان، در ایجاد فضایی برای گفتوگوی سازنده و کاهش سوءتفاهمها. تجربه تاریخی نشان میدهد که مذاکرات میان ایران و امریکا به ندرت به نتایج سریع و پایدار منجر میشود. در بهترین حالت مذاکرات کنونی میتواند به توافقی موقت منجر شود که تحریمها را بهصورت محدود کاهش داده و برنامه هستهای ایران را تحت نظارت دقیقتر قرار دهد. اما این توافق تنها در صورتی بادوام خواهد بود که منافع استراتژیک ایران، بهویژه حفظ بازدارندگی، تضمین شود، در غیر این صورت، خطر بازگشت به چرخه تنش و حتی درگیری نظامی، بهویژه در سایه کاهش بازدارندگی منطقهای ایران همچنان محتمل است.
بازار ![]()
جمعبندی: مذاکرات هستهای تهران- واشنگتن در عمان، با وجود پیشرفتهای ظاهری در بحثهای فنی، در گردابی از اختلافات عمیق و پیچیدگیهای امنیتی گرفتار است. ایران با تاکید بر حفظ غنیسازی و ذخایر اورانیوم به عنوان اهرم بازدارندگی، در برابر فشارهای امریکا برای تحمیل محدودیتهای فراهستهای ایستادگی میکند. امریکا با رویکرد فشار حداکثری، به دنبال توافقی است که ضمن محدود کردن ایران، هزینههای سیاسی و نظامی خود را به حداقل برساند. موفقیت مذاکرات به توازن منافع، اجتناب از خواستههای غیرواقعبینانه و حفظ اعتماد متقابل بستگی دارد. بیاعتمادی تاریخی و تحولات منطقهای، احتمال دستیابی به توافقی پایدار را شکننده کرده و هوشیاری ایران در حفظ خطوط قرمز خود را به ضرورتی غیر قابل اجتناب تبدیل میکند. در رقص دیپلماتها بر لبه پرتگاه، هر گام اشتباه میتواند منطقه را به سوی بیثباتی بیشتر سوق دهد.
-
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۴:۰۸
-
۱۲ بازديد
-

-
پیام سپاهان
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/960818/