بزرگنمايي:
پیام سپاهان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
هدا احمدی| سال 1403 سالی پرفرازونشیب برای ایران بود. از درگذشت ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم، مجلس دوازدهم و حواشی آن، از روی کار آمدن رئیسجمهور جدید تا استیضاح و فشار به دولت جدید و نیز حملات موشکی به اسرائیل، رویدادهایی رقم خورد که هر یک به نوبه خود، جامعه ایران را در بهت و حیرت فروبرد. در این گزارش، مروری کوتاه بر مهمترین رویدادهای سیاست داخلی ایران در سال 1403 خواهیم داشت.
بازار ![]()
سال با خبری عجیب آغاز شد: افشای زمینخواری در حوزه علمیه ازگل و عذرخواهی کاظم صدیقی، امامجمعه موقت تهران. صدیقی در ویدئویی، مسئولیت این غفلت را پذیرفت و اعلام کرد که موسسه متخلف منحل و ملک به حوزه علمیه بازگردانده شده است. در ابتدای سال به دلیل اینکه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 1404 بودیم زمزمههای حضور محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق قوت گرفت. مجلس دوازدهم نیز کار خود را با چالش انتخاب رئیس پارلمان آغاز کرد. جریان پایداری با وجود حمایت اولیه از محمدباقر قالیباف تلاش کرد تا مانع از ریاست مجدد او بر مجلس شود. این تلاشها در نهایت به نتیجه نرسید و قالیباف بار دیگر بر کرسی ریاست مجلس تکیه زد. اما مهمترین رویداد سال 1403 بیشک حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و شهادت 7 مستشار ارشد سپاه پاسداران بود. این حمله، واکنش تند ایران را در پی داشت و برای نخستین بار، آسمان اسرائیل شاهد حجم وسیعی از موشکهای ایرانی شد. همزمان با این تحولات، حملات وحشیانه اسرائیل به غزه ادامه داشت و انفعال کشورهای عربی، خشم رئیسجمهور وقت، سیدابراهیم رئیسی را برانگیخت. رئیسی در تماس تلفنی با بشار اسد، این انفعال را عامل گستاخی اسرائیل دانست. همچنین در آخرین جمعه ماه رمضان، راهپیمایی روز قدس در ایران برگزار شد و شرکتکنندگان در قطعنامهای 7 بندی به آمریکا و اسرائیل هشدار دادند. در نهایت شاهد یک جنگ روانی دیگر هم بودیم، پیامکی مبنی بر لزوم تهیه آذوقه که به گفته سردار جلالی، نتیجه یک حمله سایبری بود برای نیمی از مردم ایران ارسال شد و ترس و نگرانی را در جامعه گسترش داد. این پیامک، نمونه بارزی از آسیبپذیری کشور در برابر جنگ روانی بود.
روایتی از روزهای پرالتهاب 1403
خرداد ماه 1403 مجلس دوازدهم کار خود را درحالی آغاز میکرد که سایه انتخابات پرحاشیه اسفند 1402 همچنان بر سرش سنگینی داشت. انتخاباتی با کمترین میزان مشارکت مردمی و بیشترین حواشی از موانعتراشی دولت برای منتقدان گرفته تا ائتلافهای عجیب احزاب اصولگرا. در این میان و درحالی که نزدیک به یک سال تا انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم باقی مانده بود، دولت رئیسی همچنان مشکلات را به گردن دولت قبل میانداخت. وضعیت نابسامان اقتصادی، سیاستهای داخلی و خارجی ناکارآمد و تصمیمات بحثبرانگیز در حوزه فرهنگ و اجتماع، انتقادات گستردهای را متوجه دولت سیزدهم کرده بود. قالیباف نیز پس از چهار سال سکوت، انتقادات خود را از دولت آغاز کرد و گمانهزنیها در مورد رقابت او با رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری آینده بالا گرفت.
انتشار گزارش افزایش 86 درصدی بودجه نهاد ریاستجمهوری، سوالات زیادی را در مورد کارویژههای جدید این نهاد مطرح کرد. کمااینکه در نیمه اردیبهشت، تسویهحسابهای شخصی در طیف قالیباف و رقبا به جنگی نیابتی تبدیل شد. جلیل محبی، رائفیپور را به دریافت 140 سکه متهم کرد و پای چند هلدینگ بزرگ را به این ماجرا باز کرد. یک ماه بعد دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم هم با مشارکت تنها 8 درصد از مردم تهران برگزار شد.
روزها همینطور پیش میرفت اما یکشنبهای عجیب همه چیز را تغییر داد. خبر شوکهکننده سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی رئیسجمهور، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه و هیات همراه، کشور را در بهت فروبرد. پس از ساعتها اخبار ضدونقیض، عملیات جستوجو در منطقه ورزقان آغاز و درگذشت رئیسجمهور و همراهانش تایید شد. حادثهای که ضعف تیم حفاظت و اتکای همیشگی دولت سیزدهم به نادیده گرفتن کاستیها را در کانون توجه قرار داد.
رهبر انقلاب در پیامی ضمن اعلام 5 روز عزای عمومی، محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور را به عنوان سرپرست قوه مجریه منصوب و دستور برگزاری انتخابات ریاستجمهوری جدید ظرف 50 روز را صادر کردند. بهاری که با زمزمههای اختلاف و تنش آغاز شده بود با حادثهای غیرمنتظره و تلخ به پایان رسید.
مسعود پزشکیان، نهمین رئیسجمهور ایران
صندلی ابراهیم رئیسی که هنوز یک سال دیگر میتوانست برآن تکیه بزند، زودتر از تصور خالی شد و حال بسیاری از آنهایی که سودای ریاست بر قوه مجریه را در سر میپروراندند برای ثبتنام به وزارت کشور رفتند. تعداد بالا بود و میتوان این حجم از مراجعه را ثبتنامهای فلهای دانست که احتمالاً هیچ برنامه خاصی پشت آن نیست. هرچند چهرههای شناخته شده سیاسی که مردم شاید همچنان کمی به آنها اقبال داشته باشند را احتمالاً باید از این قشر جدا کرد. تا اینکه نوبت به مسعود پزشکیان، نماینده مجلس رسید. تایید شد و پا به عرضه رقابت گذاشت.
خرداد 1403 مسعود پزشکیان، پزشک صریحاللهجه و اصلاحطلب با ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری، کارزاری غیرمنتظره را آغاز کرد. او که با شعار بهبود روابط با غرب و کاهش تحریمها وارد میدان شده بود، در حالی حمایت اصلاحطلبان، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی را پشت سر خود داشت که چهرههای مطرحی چون اسحاق جهانگیری، عبدالناصر همتی، محمد شریعتمداری و حتی علی لاریجانی نتوانسته بودند از سد شورای نگهبان رد شوند. پزشکیان با صراحت، مخالفت خود را با فیلترینگ و برخوردهای قهری با مساله حجاب اعلام کرد و خود را نامزدی فراجناحی معرفی کرد.
درحالی که به جز مصطفی پورمحمدی، دیگر رقبای اصولگرای او، محمدباقر قالیباف، علیرضا زاکانی، سعید جلیلی و امیرحسین قاضیزادههاشمی، فضای سیاسی را به سمت تندروی سوق میدادند، حضور پزشکیان به عنوان تنها نامزد اصلاحطلب تایید صلاحیت شده، امیدی غیرمنتظره را در دل مردم زنده کرد. این درحالی بود که اصلاحطلبان 3 سال از صحنه سیاست کنار زده شده بودند. حضور پزشکیان، کارت ناشناختهای بود که میتوانست مشارکت مردمی را در انتخاباتی که بسیاری از ایرانیان آن را تحریم میکردند، افزایش دهد. مناظرههای انتخاباتی، صحنه جدال دیدگاههای پزشکیان با رقبای اصولگرایش بود. رقبایی که یکدیگر را پوشش میدادند و در برابر پزشکیان، جبههای واحد تشکیل داده بودند.
در دور اول انتخابات، پزشکیان با بیش از 10 میلیون رای، در صدر قرار گرفت اما نتوانست حد نصاب لازم برای پیروزی را کسب کند. سعید جلیلی با حمایت جریانهای تندرو و با وجود کسب آرایی کمتر از ابراهیم رئیسی در سال 1400 به دور دوم راه یافت. رقابت دور دوم میان دو دیدگاه متفاوت بود: پزشکیان با شعار اعتدال و تعامل با جهان و جلیلی با رویکردی تندروانه و انزواطلبانه. در نهایت، پزشکیان با کسب بیش از 16 میلیون رای (54 درصد آرا) به عنوان نهمین رئیسجمهور ایران انتخاب شد. اما این پایان ماجرا نبود. جریانهای تندرو که از شکست در انتخابات عصبانی بودند از هیچ تلاشی برای ناکام گذاشتن دولت پزشکیان فروگذار نکردند و سنگاندازیها و هجمهها علیه او تا به امروز همچنان ادامه دارد.
وعدههای پزشکیان در محاصره تندروها
سالی که گذشت مسعود پزشکیان در تابستان گرم 1403 با شعارهای روشن و قاطعانهای پا به عرصه ریاستجمهوری گذاشت. مخالفت با فیلترینگ، مقابله با قانون حجاب اجباری، خروج از لیست سیاه افایتیاف و تلاش برای رفع تحریمها، ستونهای اصلی برنامههای او بودند. اما از آن روزهای پرشور تا پایان سال، چه بر سر وعدههای او آمد؟
رفع فیلتر با آزادسازی واتسآپ و گوگلپلی آغاز شد اما انتظار رفع فیلتر از پلتفرمهای محبوبی چون یوتیوب، توئیتر، تلگرام و اینستاگرام همچنان برآورده نشده است. پزشکیان در جدالی آشکار با تندروها اعلام کرد که نمیتواند، قانون حجاب را اجرا کند چراکه به مردم آسیب میزند و او در مقابل مردم نخواهد ایستاد.
وعده خروج از لیست سیاه افایتیاف نیز همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است. هرچند پزشکیان، این سازمان را به فیفا تشبیه کرده و عدم همکاری با آن را مانعی برای حضور در بازیهای بینالمللی دانسته اما راهکار مشخصی برای خروج از این لیست ارائه نداده است.
در مورد رفع تحریمها با وجود تاکید مکرر پزشکیان بر اهمیت آن و تمایل او به مذاکره، امیدی به گشایش در این زمینه دیده نمیشود. سایه سنگین فشار حداکثری ترامپ و تهدیدهای نظامی او، همراه با عدم تمایل تهران به مذاکره با دولت آمریکا، چشمانداز روشنی را برای رفع تحریمها ترسیم نمیکند. حتی تلاشهای ایران برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه توسط اروپاییها، تاکنون نتیجهای نداشته است.
از میان چهار وعده اصلی پزشکیان، تنها وضعیت تحریمها تا حد زیادی روشن است و سه وعده دیگر به عرصه جدال او با تندروها تبدیل شده است. برخی ناظران، مواضع پزشکیان در قبال قانون حجاب را روشن و محکم میدانند اما معتقدند که او در موضوع فیلترینگ و افایتیاف، زمین را به رقیبان واگذار کرده است. این موضوع، موجی از ناامیدی را در میان طرفداران اصلاحات ایجاد کرده است.
اما جدال پزشکیان و تندروها به همین جا ختم نمیشود. دولتی که با شعار وفاق و با حضور چهرههایی از جریانهای مختلف روی کار آمد از حملات بیامان پایداریها در امان نمانده است. استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد، در آستانه عید نوروز و فشار برای کنارهگیری محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور، نمونههایی از تلاشهای پایداریها برای تضعیف دولت و تسویهحساب سیاسی است.
حملات به ظریف از همان روزهای حمایت او از پزشکیان در انتخابات آغاز شد و با حضور او در دولت، شدت بیشتری گرفت. تجمعات اعتراضی در مقابل نهاد ریاستجمهوری با شعارهایی تند علیه ظریف و تلاش برای تخریب چهره او به رویهای ثابت از سوی پایداریها تبدیل شده است. این گروه با مخالفت با اصلاح قانون انتصاب افراد در مشاغل حساس و تلاش برای استیضاح وزرای دولت به دنبال ناکارآمد نشان دادن دولت پزشکیان و تضعیف جایگاه او هستند. حال باید دید در سال 1404 پزشکیان چگونه میتواند در برابر این موج فشارها مقاومت کند و وعدههای خود را عملی سازد. آیا او میتواند بر این محاصره تندروها غلبه کند یا در نهایت، زمام امور را به دست آنها خواهد سپرد؟
به هر روی؛ باید منتظر ماند و وقایع سال 1404 را به نظاره نشست…
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/947855/