پرواز فلامینگوهای بهاری، به وقت زمستان در آسمان زاینده رود
گفتگو
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری»، ادای دینی است هنرمندانه به خشکی زایندهرود و تالاب گاوخونی؛ تئاتری با شیوهای جدید و گیرا که این بار از زبان مردم درد را بیان میکند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، زایندهرود، این قلب تپنده اصفهان که نام آشنایش تمام ایران را به خاطرات زیبا و بی بدیلی گره میزند اکنون چند سالی است که غیر از روزهای محدودی از سال رنگ آب را به خود نمیبیند؛ تنها رودخانه دائمی مرکز ایران که حالا چند سباحی است با لبهای خشکیده در میان شهر در انتظار است تا باز به روزهای درخشش فیروزهای خود باز گردد؛ کارشناسان و پژوهشگران دغدغهمند زیادی اگرچه سالهاست مشغول ارائه طرحها و راهکارهایی برای رفع خشکی زایندهرود هستند، اما هنوز که هنوز است روح تازهای بر بستر خسته این رود کهن ندمیده است.
اگرچه علت خشکی این جریان حیات زاینده را عواملی مانند تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آب، بارگذاری بیش از اندازه بار بر رودخانه و انتقال نامتوازن جریان آب دانستهاند که طبیعتاً در حوزههای محیط زیست، کشاورزی، اقتصاد و غیره آسیبهای زیادی را به دنبال داشته، اما فرهنگ نیز از گزند خشکی رودخانه تاریخی که برای قرنها الهام بخش آثار هنرمندان این مرز و بوم بوده است در امان نمانده.
«سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری»، ادای دینی است هنرمندانه به خشکی زایندهرود و تالاب گاوخونی؛ تئاتری با شیوهای جدید و گیرا که این بار از زبان مردم درد را بیان میکند؛ ماجرا پیرامون مردی است که اصالتش به ورزنه بر میگردد، مردی که عاشق زمین است و محیطبانی را بهعنوان شغل محبوب خود انتخاب کرده؛ تئاتر اما در یک قالب خانوادگی جلو میرود و از نگاه خانواده مرد محیطبان به خشکی تالاب گاوخونی میپردازد؛ همسر محیطبان که به دلیل آلودگیهای ناشی از خشکی زایندهرود و افزایش آلایندهها به سرطان تیروئید دچار شده بود و میخواست خانوادهاش را از رنج بیماری نجات دهد و در طرف دیگر دختر کوچکشان ایران که اگرچه در معرض آلودگی و بیماری قرار داشت اما قصد داشت با دختر بچه دیگری به نام مهربانو آخرین ماهیهای منحصر به فرد تالاب را پیش از خشک شدن نجات دهد.
درخشانترین نقطه «سکوت وقت پرواز فلامینگوهای بهاری» اما همینجا بود؛ در نقطهای که چراغها روشن میشود، بازیگرها ادامه متن را برای اجرا به مردم میدهند و محمدرضا رهبری، نویسنده و کارگردان تئاتر از جا بلند میشود، مردم را به گفتوگو دعوت میکند و میگوید: «حالا شما کدام راه را انتخاب میکنید؟ ماندن یا رفتن.» از اینجا داستان به دو مسیر متفاوت پیش میرفت؛ عدهای که معتقد بودند خانواده محیطبان باید از ورزنه بروند و سلامت خانواده خود را نجات دهند و عده دیگری که با محیطبان که علی رغم خشکی تالاب در آنجا مانده بود تا از آخرین گونههای حیات وحشی منحصر به فرد منطقه محافظت کند موافق بودند، گفتگو ادامه پیدا کرد و این بار مردم، خود را بی واسطه در مقابل محیط پیرامونشان مسئول دیدند، تا جایی که یکی از تماشاگران تشکر کرد که این درد کهنه اصفهان به مردم یادآوری شد تا آن را از یاد نبریم و تماشاگر دیگری گفت همه ما به اندازه جایگاه و مسئولیتی که داریم در مقابل اصفهان مسئولیم و هرکس به هر اندازه که میتواند باید در حمایت و مشارکت اطرافیانش را جلب کند.
استاد عماد، از پیشکسوتان به نام تئاتر اصفهان که برای تماشا تئاتر «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» آمده بود از میان جمعیت برخاست و گفت: من اگرچه اصفهانی نیستم و بچه رستم آباد و شمیران تهرانم، اما 60 سال پیش به خاطر شرایط خوب اصفهان به این شهر آمدم و تا حالا آنقدر شیفته زیباییهای این شهر شدهام که اینجا را خانه اصلی خودم میدانم؛ زمانی که نوجوانی 17_18 ساله بودم به دو دلیل تصمیم گرفتم به اصفهان سفر کنم، اول برای زایندهرود زیبایش و بعد به دلیل گروه هنرمندانی که به طور قوی در اصفهان در حوزه تئاتر فعالیت میکردند؛ سالها در تئاتر سپاهان به فعالیت هنری پرداختم و نمایشهای مختلفی مانند، پهلوان اکبر، چوب به دست و داش آکل را به روی صحنه بردیم، در اصفهان ازدواج کردم و همینجا را برای گذراندن تمام مدت زندگیام انتخاب کردم.
وی ادامه داد: اصفهان یک موزه بزرگ است، موزه نگارینی از توامی تاریخ و فرهنگ و هنر، موزهای که میتواند در جهان به نمایش گذاشته شود و بابت گوشه گوشهاش و نقش نقش خاکش همه را به تحسین وا دارد؛ زایندهرود قلب این نگارخانه بود که کشته شد، ما هم اگرچه به سهم خود مطالباتی درباره آب زایندهرود و حق آب کشاورزان انجام دادیم اما جریان مطالبات به حق به خشونت کشیده شد و صدای مردم شنیده نشد؛ من میدانم که برای احیای زایندهرود باید اتفاق عظیمی بیفتد؛ اما نمیدانم آن اتفاق عظیم چیست؛ من تا پایان پای کار زایندهرود خواهم ماند، من اینجا میمانم و اینجا میمیرم؛ در پایان از عوامل تئاتر و تیم بازیگران که این سوال مهم را دوباره درباره زایندهرود مطرح کردند تشکر میکنم.
اما پس از اجرا واکنشها دیدنی بود، شهروندانی به ظاهر اگرچه ساده اما در باطن علاقهمند به شهر زندگیشان اصفهان و اساتید دانشگاه و اهالی فرهنگ و رسانه که همه میکوشیدند بار سنگین خشکی زایندهرود را به اندازه وسعت شانههایشان از زمین بردارند؛ بر مین اساس محمدرضا رهبری نویسنده و کارگردان تئاتر «سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری» در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: نمایش سکوت وقت تماشای فلامینگوهای بهاری، تئاتری در ادامه نمایشهای قبلی با موضوع اصفهان بود، وقتی که به نظر میرسید مسئله بحران محیط زیست استان و اکوسیستم تالاب گاوخونی و زایندهرود برای شهروندان تبدیل به عادت شده است.
وی افزود: این تئاتر نخستین بار در شهریور سال جاری در شهر ورزنه و در راستای برنامه ظرفیت سازی و آگاهی رسانی با هدف مشارکت مردم بومی در حفاظت، احیا و بهرهبرداری پایدار از تالاب بینالمللی گاوخونی اصفهان به اجرا درآمد؛ سفارش امیر فرح نسب، پژوهشگر تخصصی علوم و مهندسی محیط زیست و منابع طبیعی و استاد دانشگاه نیز به ما در همین زمینه بود، در این برنامه کوشش میشد اهالی بومی ساکن در منطقه تالاب گاوخونی آموزش ببینند و توانشان را برای احیای این منطقه منحصر به فرد زیست محیطی به کار ببندند چرا که مردم بومی منطقه بیش از سایر افراد در ارتباط و دلبستگی با تالاب هستند و به همین جهت آگاهی شأن میتواند گامی مؤثر برای حفاظت از گونههای باقی مانده منطقه و احیای دوباره آن باشد.
این کارگردان و فعال حوزه فرهنگ و هنر پرداختن به مسئله زایندهرود را رسالت اجتماعی خود دانست و تصریح کرد: من هم به عنوان یک ایرانی و یک شهروند از بابت خشک شدن رودخانه حیات بخش زایندهرود متأسف بوده و هستم، هرکس به زبان آنچه در خویش دارد تأسف خود را ابراز میکند و ما این بار مسئله را به زبان هنر بیان کردیم، کما اینکه من هم با آسیبهای فرهنگی و آسیبهایی که خشکی زایندهرود به سلامت مردم اصفهان میزند دست به گریبان بودم و در خانواده تجربه ناگوار سرطان را داشتهام، مهمترین پیام این نمایش شاید این باشد که همه ما مسئولیم.
رهبری پیرامون واکنشها به تئاتر «سکوت وقت پرواز فلامینگوهای بهاری» عمده واکنشها را مثبت ارزیابی کرد و ادامه داد: به طور کلی در اکرانهایی که داشتهایم افراد و واکنشها به سه دسته مختلف تقسیم میشدند؛ دسته اول افرادی بودند که پیرامون مسئله خشکی زایندهرود و تالاب گاوخونی اطلاعات و آگاهی کافی داشتند، افرادی اعم از پژوهشگران، اساتید دانشگاه و مسئولان مرتبط؛ دسته دوم افرادی بودند که اگرچه اطلاع داشتند اما اهمیت موضوع برایشان کمرنگ شده بود و دسته سوم افرادی بودند که اگرچه توان و قدرت تأثیر گذاری داشتند اما عمق مسئله را دریافت نکرده بودند و در نتیجه تحت تأثیر آن قرار نگرفته بودند؛ تلنگر این نمایش برای گروه اول تأیید دغدغه و زحماتی بود که در راستای احیای زایندهرود کشیده بودند، برای گروه دوم پررنگ کردن نقش شهروندان در مطالبه و پیگیری بازگشت روح طراوت به شهر اصفهان بود و با زبان هنر کوشیدیم تا پیام مردم دردمندی که در اثر خشکی رودخانه به انواع چالشهای اقتصادی، اجتماعی، پزشکی دچار شده بودند را به گوش افرادی که توان تأثیر گذاری و عمل بخشی به این مطالبه را دارند برسانیم.
گفتنی است که این نمایش تا پایان بهمن ماه در محل خانه هنرمندان اصفهان به اجرا در خواهد آمد و علاقهمندان میتوانند بلیط تماشای این اثر آگاهی بخش را به صورت حضوری، از طریق سایت گیشه یا در تماس با شماره 0933623502 دریافت کنند.
کد خبر 834471
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/937228/