پیام سپاهان
سرمقاله جوان/ چرا مذاکرات سرعت گرفت؟
دوشنبه 1 ارديبهشت 1404 - 13:16:06
پیام سپاهان - روزنامه جوان / «چرا مذاکرات سرعت گرفت؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم غلامرضا صادقیان است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
پردامنه‌ترین پرسشی که فعالان سیاسی بعد از مذاکرات رم از خود پرسیده‌اند این است که چرا سرعت مذاکرات خوب است؟! معتقدم در این مذاکرات پای امریکایی‌ها روی گاز است و دست ایرانی‌ها روی دنده! یعنی طرف ایرانی با دنده‌سنگین می‌راند، زیرا سراشیبی‌ها، پیچ‌های‌خطرناک، تونل‌های‌بدون‌روشنایی، لغزنده‌بودن‌راه، باریک‌شدن‌جاده و حتی ختم جاده به ته دره را تجربه کرده است! طرف امریکایی تا اینجای کار درخواستی جز غیرتسلیحاتی‌شدن برنامه هسته‌ای ایران نداده که خودشان هم می‌دانند تحصیل‌حاصل است. پس دلیلی نمی‌بینند که کار را معطل کنند. از طرفی وقتی یک طرف با دنده‌سنگین می‌راند و طرف‌دیگر فقط گاز می‌دهد، اگر دنده را سبک نکنی، سروصدای موتور بلند می‌شود و دود از اگزوز بیرون می‌زند، پس بعید نیست آن‌کس که تا حالا با دنده‌سنگین می‌رانده بخواهد دنده را سبک کند!
ولی باز معتقدم که این تمامی ماجرا نیست. مهم‌ترین پرسش طرف ایرانی که همچنان با احتیاط به مذاکرات می‌نگرد، آن است که سود امریکا از کاهش درصد غنی‌سازی در مقابل رفع‌کامل تحریم‌ها چیست و اگر نتواند پاسخ قانع‌کننده‌ای به خود بدهد، همچنان درباره نتیجه مذاکرات در تردید می‌ماند. پرسش دوم طرف ایرانی آن است که بازیگران خارج از صحنه چگونه می‌توانند بر روند مذاکرات تأثیر بگذارند، مشخصاً صهیونیست‌ها و اروپا. روی سخنان شخص ترامپ که اصلاً حسابی نیست. او در یک سخنرانی و حتی در یک پاراگراف یک‌بار می‌گوید بایدن پول خیلی زیادی به ایران داد و سپس می‌گوید دوست دارد ایران کشور ثروتمندی باشد! اینجاست که برخی از خود می‌پرسند آیا در پشت‌صحنه توافقات دیگری شده است که مذاکرات سرعت گرفته است؟ مثلاً آیا «شیطان‌بزرگ» قرار است اندکی کوچک شود؟! ممکن است برخی در یک فرض خودساخته که «ایران در یک‌سال اخیر در منطقه ضعیف شده است»، نتیجه بگیرند که نامه ترامپ و پیشنهاد آغاز مذاکرات بهره‌برداری از این فرصت بود تا در توافقی جدید با ایران تمامی آنچه را که قبلاً به دست نیاورده بودند، این‌بار کسب کنند. اما محتوای مذاکرات نشان می‌دهد امریکا با درخواست‌های حداقلی کار را پیش می‌برد و سرعت مذاکرات هم یکی به همین دلیل است. با همین استدلال، می‌توان مدعی شد امریکا از اینکه ایران را تضعیف و سازشکار کند، ناامید شده و تقاضای مذاکره و سرعت‌دادن به آن باید در همین‌راستا فهمیده شود. 
یک تحلیل هم می‌تواند این باشد که حل مسائل امریکا با روسیه در اوکراین و با ایران در منطقه با این هدف دنبال می‌شود که امریکا روی چین تمرکز کند تا از دوم‌شدن در جهان و پشت‌سر چین قرارگرفتن مانع شود. امریکا می‌داند که نمی‌تواند تا ابد با روس‌ها در جنگی فرسایشی باشد. از ایران هم نمی‌تواند توقع داشته باشد که آن شیطان بزرگ را فاکتور بگیرد. اینها مسائل ایدئولوژیک است و همان‌قدرکه ایران بر سر ایده‌های خود مانده است، امریکا هم حاضر به عبور از ایده‌های خود نیست و برخلاف ادعا‌ها امریکا از هر کشوری ایدئولوژیک‌تر است، آنچنان که حتی اصول لیبرال‌دموکراسی و کاپیتالیسم و بازار آزاد را در وقت خودش و در مسئله تعرفه‌ها جابه‌جا می‌کند تا آن ایده اصلی که «امریکا باید اول باشد»، آسیبی نبیند. 
می‌توان نتیجه گرفت سرعت‌گرفتن مذاکرات از طرف امریکا اگر تا آخر ادامه یابد، نه امری راهبردی (استراتژیک) که فقط روشی (تاکتیکی) برای عبور از وضعیت موجود در مقابل ایران به وضعیتی متفاوت است که هنوز معلوم نیست که آیا بهتر است یا بدتر. اما تغییر همواره جذاب است. 
بازار
در پایان توصیه‌ای به تیم مذاکره‌کننده دارم که این «غیرمستقیم» را تا پایان حفظ کند. البته می‌توان دوباره گفت که نزاکت به خرج دادیم و احوالپرسی کردیم، اما این نزاکت را به دلیلی فقط همان جلوی در حفظ کنید نه بیشتر و از سرزنش‌ها نترسید. مذاکره غیرمستقیم ریشه عمیق در فرهنگ بشری دارد. دو عضو یک فامیل هم که با یکدیگر دعوا دارند، با وساطت عضو دیگر به خانه او می‌روند، حتی به خانه هم می‌روند، کنار هم می‌نشینند ولی با هم حرف نمی‌زنند و هرکدام شخص واسطه را خطاب قرار می‌دهد، با اینکه یکدیگر را می‌بینند و صدای هم را می‌شنوند. ممکن است واسطه مدتی حتی حرفی هم نزند ولی بازهم دو طرف دعوا به خاطر خصومت سابق، مستقیم یکدیگر را خطاب نمی‌کنند. این فرهنگ سابقه‌ای به عمر تمدن بشر دارد و دو طرف دعوا جز به این طریق راضی به حل مسائل خود نمی‌شوند. اما مشخصاً درمورد ایران و امریکا باید آن فاصله که معنادار است حتی بعد از توافق فرضی حفظ شود، پس بهتر است به سمت قدم‌زدن بر لب ساحل عمان نرویم. قدم‌زدن با کری بر لب رود حاصلش این بود که الان او از ترامپ می‌خواهد کاری کند ایران با محدودیت موشک‌های بالستیک خود و پایان حمایت از مقاومت موافقت کند! فکر آینده هم باید بود. وقتی به این هیولا خیلی نزدیک شدید، بیم آن می‌رود که مانند او شوید! به قول نیچه «آن که با هیولا می‌ستیزد، باید بپاید که خود در این میانه هیولا نشود. اگر دیرزمانی در مغاکی چشم بدوزی، آن مغاک نیز در تو چشم خواهد دوخت»!

http://www.sepahannews.ir/fa/News/958900/سرمقاله-جوان--چرا-مذاکرات-سرعت-گرفت؟
بستن   چاپ