پیام سپاهان
بخشی از کتاب/ جوری بگیر که جوان‌تر باشم
سه شنبه 7 اسفند 1403 - 12:39:05
پیام سپاهان - آخرین خبر /​​​​​​​... باید تنها می‌رفتم، در واقع خبرنگار مصاحبه‌اش را کرده بود ولی عکسی از آن فرد نداشتیم. باید به دانشکده فلسفه می‌رفتم. به گمانم دانشگاه تهران بود. روی برگه اسم مصاحبه شونده را بزرگ نوشته بودند. درست یادم نیست دکتر دیانی یا دینانی. فیلسوف بود. بعدها وقتی کتاب سال را برنده شد، اسم و رسمی به هم زد. شاید هم همان موقع آدم معروفی بود و من نمی‌شناختمش ... کتش را روی دست انداخته بود و می‌آمد. موهای به‌هم ریخته‌ای داشت؛ ساده‌پوش بود و البته آشفته عین فیلسوف‌ها، وقتی رسید دستی به موهایش کشید؛ کتی را که در آورده بود دوباره پوشید، پشت میزش نشست و گفت: جوری بگیر که جوان‌تر باشم. اصلا توقع شنیدن این حرف را از یک فیلسوف نداشتم. گفتم: ببخشید استاد، شما فلسفه تدریس می‌کنید؟ گفت: بله. سری تکان دادم و مشغول آماده کردن دوربین شدم. مرد با هوشی بود. کنایه‌ام را گرفت. گفت: چطور مگه؟ دوربین را برداشتم و گفتم همین‌طوری پرسیدم. گفت: بگو پسرم راحت باش. گفتم: به نظرم تا حالا دیگه باید با این مسئله کنار می‌اومدید. سکوت بدی شد. شروع کردم به عکاسی و دیگر حرفی بین مان ردوبدل نشد. فقط موقع رفتن گفت: شوخی کردم. چرا شوخی؟ چه چیزی در این حرف بود که استاد از آن طفره می‌رفت؟ شوخی یا جدی بودنش اصلاً اهمیتی نداشت. مهم این بود که حسی انسانی بیان شده بود یا حداقل برای این آدم لو رفته بود. حسی که برای یک فیلسوف و یک آهنگر یکسان است. وگرنه واضح است که ما با کتمان سنمان با ارائه عکس‌های جوانی‌مان جوان‌تر نمی‌شویم.
برگرفته از کتاب «لذتی که حرفش بود»
 پیمان هوشمندزاده

http://www.sepahannews.ir/fa/News/944388/بخشی-از-کتاب--جوری-بگیر-که-جوان‌تر-باشم
بستن   چاپ