پیام سپاهان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه هممیهن با وجود تلاش برای تبرئه وزیر اقتصاد از مسئولیت عملکرد نامطلوب، اذعان کرد که وی در مسئولیت خود موفق نبوده است.
این روزنامه در تیتری با مضمون «همتی یا ترامپ؟»، به فرافکنی پرداخته و نوشت: «در شرایط فعلی، عمده مشکلات اقتصادی ناشی از عوامل سیاسی و تشدید تحریمهاست. انتظارات تورمی که ایجاد شده، بیشتر به دلیل شرایط سیاسی و تحریمهاست. در چنین شرایطی، استیضاح وزیر اقتصاد یا دیگر وزرا راهحل مناسبی نیست، زیرا این مشکلات ناشی از عوامل خارجی و خارج از کنترل وزراست. علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور در این خصوص نوشته بود: «قیمت دلار از 90 هزارتومان هم عبور کرده است... بله، باید استیضاح کرد اما متاسفانه به روال گذشته که معمولاً علتها به فراموشی سپرده میشوند، بدهکاران به طلبکاران مبدل میشوند! آری، جریانی را باید استیضاح کرد که بر پایداری تحریم اصرار کردند. اگر همان جریان تحریمخواه حاکم بود، امروز وخامت اوضاع چندین برابر بیشتر بود»!
این روزنامه در ادامه به قلم «عباس- ع» محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان نوشت: «از نرخ ارز گرفته تا نرخ تورم و افزایش حقوق و دستمزد و ناترازیهای گوناگون؛ همه نشان میدهند که این حوزه وضعیت مطلوبی ندارد. ولی چه کسی مسئول است؟ سادهترین راه توجه دادن مسئولیت مشکلات اقتصادی به وزیر اقتصاد است. این کار خوبی است؛ بهویژه اگر از سوی جایی باشد که خودشان مسئولیت بالایی در وضع موجود داشته باشند. چنین رفتاری مصداق همان ضربالمثل است که گُنه کرد در بلخ آهنگری؛ به شوشتر زدند گردن مسگری. در واقع، اگر مجلس فقط دولت را مسئول وضع کنونی اقتصاد میداند و خود یا نهادهای دارای قدرت دیگر را مبرا از مسئولیت میداند، در این صورت هم باید رئیسجمهور یا وزیرخارجه را به چالش میکشید و نه وزیر اقتصاد را. چون مسئله افزایش اخیر ارز کاملاً سیاسی است. قیمت دلار در اواسط مهرماه و پیش از آمدن ترامپ اندکی بیش از 60 هزار تومان بود. سیاستهای اقتصادی در این پنج ماه گذشته که فرق چندانی نکرده. فقط یک تغییر در آمریکا رخ داده و به تبع آن، ظرفیت سفتهبازی ارز را بالا برده است.
پس اگر تقصیری هست؛ متوجه مقامات سیاسی دولت است که نتوانستند مانع رئیسجمهور شدن ترامپ شوند! البته، نکته مهم این است کسانی باید متعرض و منتقد این وضع شوند که خوشحال از انتخاب ترامپ بودند و شبانهروز دعا میکردند که او بیاید، بلکه کمربند تحریم را سفتتر کند و نان آنها را چربتر نماید. حالا که ترامپ آمده و آنان به هدف خود رسیدهاند، چرا مخالف نتایج این آرزوی دیرینه خود شدهاند و آن را به عهده دیگری میاندازند؟
عقل اقتضا میکند که بفهمد چنین تغییراتی که طی پنجماه ارز 50 درصد گران میشود، فقط میتواند ناشی از عوامل سیاسی باشد و نه تصمیمهای اقتصادی. اگر کسانی متوجه این نکته بدیهی نباشند و یا نخواهند متوجه شوند، باید نتیجه گرفت که روند امور همچنان در مسیر موجود ادامه خواهد یافت. حتی سریعتر از گذشته؛ خواهیم دید».
روزنامه هم میهن در مطلب دیگری خاطر نشان کرد: «برخی معتقدند که استیضاح همتی بیشتر به دلایل سیاسی و کینههای انتخاباتی است تا مسائل اقتصادی. در مقابل، برخی دیگر به دلایل تخصصی استیضاح او توجه دارند و معتقدند که همتی در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ناتوان بوده است. درحالیکه همتی در دوران وزارت خود تلاشهایی برای کاهش نوسانات ارزی داشته، اما نوسانات وحشتناک نرخ دلار و به تبع آن تورم شدید، به وضوح وضعیت اقتصادی را دچار چالش کرده است.
واقعیت این است که بیش از تحریمها، سیاستهای داخلی و تصمیمات لحظهای به فعالان اقتصادی آسیب زده است. همانطور که در دوران ریاست همتی بر بانک مرکزی شاهد بودیم، سیاستهای ارزی و نحوه مدیریت بازارهای مالی نتوانست وضعیت اقتصادی را به سمت ثبات هدایت کند. همتی که پیش از این، خود را متخصص میدانست، در مقام وزیر اقتصاد، نتوانست بسیاری از مشکلات موجود را رفع کند.
در این مدت کوتاه که همتی مسئولیت وزارت اقتصاد را برعهده گرفته، فرصتهایی برای تغییرات در سیاستهای اقتصادی وجود داشت. او میتوانست تمرکز بیشتری بر اصلاحات ارزی و تثبیت نرخ ارز داشته باشد. همچنین، تصویب سیاستهای پولی برای مقابله با تورم و هدایت منابع مالی به سمت تولید، میتوانست از شدت بحران بکاهد. اما به نظر میرسد که برنامههای اجرائی دولت در این حوزهها ناکافی و متزلزل بوده و همتی نتوانسته بهطور مؤثر این مسائل را مدیریت کند. با تمام این تفاسیر، باید بپذیریم که وزیر اقتصاد در مسئولیت خود کوتاهیهایی داشته، اما آیا او واقعاً مقصر اصلی بحران اقتصادی است یا اینکه تنها قربانی تحولات منطقهای، تحریمها، و ناهماهنگیهای داخلی است؟ به نظر میرسد که استیضاح او باید فراتر از مسائل سیاسی و انتخاباتی باشد و دقیقتر به ارزیابی تصمیمات اقتصادی دوران وزارت همتی پرداخته شود».
درباره تحلیلهای روزنامه هم میهن برای فرافکنی مسئولیت باید یادآور شد که اولاً اکثریت نمایندگان مجلس، با گشادهدستی و همدلی با رئیسجمهور به آقای همتی رأی دادند و این در حالی است که کارنامه ناموفق وی در ریاست بانک مرکزی در دولت روحانی، غیر قابل کتمان بود. در اینجا باید در کنار مسئولیت نمایندگان رأیدهنده، باید فضاسازی مسموم و نادرست رسانههای زنجیرهای و حامیان دولت را یادآوری کرد که با برافراشتن چماق «وفاق» از نمایندگان خواستند ضعفهای مدیریتی را در برخی نامزدهای وزارت نبینند و به شکل دربست به همه وزرا رأی بدهند. امثال روزنامه هم میهن و کرباسچی و ربیعی و... که نمیتوانند نقش خود در این فضاسازی غلط و پوپولیستی را انکار کنند.
ثانیاً همان طیفی که ظرف شش ماه گذشته مشغول غولسازی از ترامپ (طرف شکست خورده فشار حداکثری در پنج سال قبل) بودند، حالا با وقاحت میگویند که منتقدان دولت به ترامپ اهمیت و ضریب داده و مسئول گرانی ارز و نابسامانی بازار هستند!! اصلاً هم یادشان نمیآید که «رئیس شورای راهبری کابینه» و «معاون راهبردی رئیسجمهور»، شش ماه قبل در تبلیغات انتخاباتی، در تلویزیون گفت: «مردم! ببینید فروش نفتتان را کجا بردند؟ گفتند ما یاد دادیم که چگونه فروش نفت زیاد بشود. نه خیر وقتی آقای بایدن آمد سیاستش این شد که پیچ تحریمها را شُل بکند. اجازه بدهید آقای ترامپ دوباره برگردد، آن وقت ببینیم که دوستان چه میکنند»! از عوامل اقتصادی و مدیریتی و فنی التهابات بازار که بگذریم، قطعاً نقش برخی مدعیان حمایت از دولت فعلی، در فضاسازی سیاسی به نفع آمریکا و غرب و ترامپ و ضعیفنمایی کشور در مقابل تهدیدات، نقش خسارتبار و منحصر به فردی بوده و بعضاً حتی بوی خیانت میدهد. آنها دانسته یا ندانسته در نقشه دشمن برای شرطیسازی اقتصاد ایران به فشارهای سیاسی خارجی نقشآفرینی کردهاند و ننگ این بازی خلاف منافع ملی، با فرار به جلو پاک نمیشود.
ثالثاً حتما وزیر اقتصاد و دیگر مدیران اقتصادی دولت در تحولات اقتصادی نقش اصلی و درجه اول را دارند. آنها میتوانند در همین نقشه شرطیسازی و ضعیفنمایی اقتصادی نقشآفرین باشند یا خلاف این نقشه عمل کنند. اینکه برخی مدیران اقتصادی از همان ابتدای تشکیل دولت، آدرس مذاکره را میدادند و حال آن که جنازه برجام جلو چشمان و مایه عبرتشان بود، رفتاری به غایت غلط(متأثر از برخی مشاوران نا اهل و سیاستزده) بود. اینکه وزیری علناً از گرانی خودرو یا حذف ارز نیمایی و گرانی ارز دفاع کند و در شرایط افزایش تورم و فشار تورمی، به جای واکنش به آن، علیه «سرکوب قیمتی» سخن بگوید و تلویحاً به گرانسازیها چراغ سبز بدهد، حتماً در ایجاد و تشدید تورم تاثیرگذار است. جهش قیمت ارز پس از حذف ارز نیمایی یک نمونه روشن است.
![]()
http://www.sepahannews.ir/fa/News/944371/از-شرطیسازی-اقتصاد-تا-دفاع-علنی-از-گرانیسازی