پیام سپاهان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
1-همه تاکید دکتر پزشکیان که به یکی از اصلیترین کلیدواژههای او در تبلیغات انتخاباتی تبدیل شد، رجوع به کارشناسان بود. او در مناظرهها و سخنرانیها بارها گفته بود که محور تصمیمات دولتش نظرات کارشناسی است.
2- هر چه مقامات کشور به خصوص در قوه مجریه بگویند، به نسبت بالا بودن جایگاهشان ضریب بیشتری میگیرد. اگر گفتههای آنها درست و منطقی باشد تاثیر مثبت بر مخاطب میگذارد و بالعکس نیز بیان سخنان سست، با ضریب منفی بزرگ همراه میشود و نتایجی به بار میآورد که پرهزینه است.
3- مبتنی بر دو نکته بالا، آقای پزشکیان در جایی با توجه به ضرورت تغییر پایتخت، یک شهر ساحلی و به تعبیر ایشان «کنار دریا» را ترجیح داد. پیرو آن معاون اول محترم رییسجمهور، مکران را نام برد و سپس خانم سخنگوی دولت با عباراتی قاطعتر، چنان سخن گفت که انگار قرار است کنفرانس خبری بعدیاش در آنجا برگزار شود! هنوز فایل سخنان خانم مهاجرانی داشت در فضای مجازی رد و بدل میشد که معاون اجرایی رییسجمهور، با این توضیح که آنچه گفته شده تنها یک گمانه و امکان است، نقطه پایانی بر خبر منتشر شده گذاشت!
4- پیش از آنکه به موضوعات فنی انتقال پایتخت به مکران پرداخته شود، حفظ حیثیت دولت و مقامات آن باید مورد تاکید قرار گیرد. قرآن کریم صراحتا دستور میدهد که قولوا قولا سدیدا (حرف مستدل و محکم بزنید) وقتی معاون اجرایی رییسجمهور موضوع انتقال پایتخت به مکران را ظرف 24ساعت هوا میکند، اعتبار دولت است که لکهدار میشود. اگر فرداهای بعد، همین مقامات یا مسوولان دیگر، راجع به هر موضوع دیگری سخن بگویند، جامعه آن را به سخره نمیگیرد؟
5- آقای پزشکیان در مرحله دوم انتخابات بر رقیبی پیشی گرفته است که در مناظرات و گفتوگوهای انتخاباتی حرفهای غیرقابل اجرا و گاه خندهدار بر زبان میآورد. کمپین او نیز چنین رفتاری داشتند. طبیعی است وقتی تیم مدیریتی آقای پزشکیان همان گفتار و کردار را کپی میکنند، نوعی شباهتسازی با رقیب و مآلا دلسردی و افسردگی میان طرفدارانش ایجاد میشود.
6- ممکن است گفته شود این تنها غلط دیکتهای مقامات دولت است و به همین دلیل هم نمرهاش 19 میشود. برای دولتی که مخالفانش حتی کمر به براندازیاش بستهاند و با طرح استعفای رییسجمهور و استیضاح چند وزیر، عزم جزم خود را نشان دادهاند چنین اشتباهی نابخشودنی است. ضمن اینکه فقط یک نمره از دولت کم نمیکند. نمرهای که کم میشود به اندازه ضریب اهمیت و بزرگی آن (یعنی انتقال پایتخت به منطقهای که شاید به دو، سه نسل بعد هم وصال ندهد) خواهد بود.
7- موضوع تغییر پایتخت در رژیم گذشته هم مطرح شده بود. در برخی کشورهای منطقه هم شاهد چنین تصمیماتی بودهایم. قزاقستان، پاکستان و ... از جمله این کشورها هستند. اما فضای تاریخی، امنیتی و بینالمللی ایران با دیگر کشورها تفاوت دارد. در تاریخ ایران چندبار پایتختها جابجا شدهاند.
در تمام دوران تاریخ سرزمینمان هیچ حکومتی مرکز پایتخت را در حاشیه مرزها قرار نداده. صفویه ابتدا مرکز تمرکزش را در اردبیل گذاشت. اما همواره در معرض تعرض عثمانی بود. سپس در عصر طهماسب به قزوین کوچ کردند، آنجا نیز مناسب وضعیت کشور نبود.شاه عباس آنگاه قدرت را به اصفهان منتقل کرد و آنگاه کریم خان به شیراز. حتی کلات نادری که از نظر جغرافیایی کم نظیرترین مناطق جهان در حفاظت طبیعی برای دفع تهاجم دشمن بود، بیش از آنکه مرکزی سیاسی باشد گویا محل دفن اولیه نادر و البته دفن ثروتش تصور شد. قاجارها تهران را برگزیدند. از دو جهت تهران در مسیر کانال جدید مناسبات شمال و جنوب بود، چراکه مناسبات اقتصادی و بینالمللی ایران پیش از آنها شرقی و غربی بود. (مزیتی که تاریخ و جغرافیا به ایران داده بودند) دیگر آنکه به خاستگاه قاجارها در شمال شرقی ایران (استرآباد) نزدیک بود. از سویی تهران به ایل و قبیله خاصی تعلق نداشت. محل تلاقی نیروهای جدید بود.
8- حال سخن گفتن از مکران برای پایتخت آن هم با این فاصله بعید از دیگر نقاط کشور و البته ضربهپذیری نظامی و امنیتی بیشتر به یک فانتزی سوررئال مشابهت دارد. البته از این دست صحبتها در این سرزمین کم نشنیدهایم، تصمیمی که به خاطرهای بدل خواهد شد.