پیام سپاهان - همشهری /متن پیش رو در همشهری منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حضور ایران و مدافعانحرم در سوریه با دستاوردهای سیاسی، ایدئولوژیک و امنیتی برای کشورمان همراه بوده است
علیرضا احمدی| تحلیل تحولات جاری در سوریه و سقوط حکومت بشار اسد در شرایطی همچنان در کانون توجه رسانهها و افکارعمومی منطقه و حتی جهان قرار دارد که بازار شبههسازیها نیز داغ است؛ شبهههایی که یکی از آنها، القای «هدر رفتن خون شهدای مدافع حرم در سوریه» است؛ شبههای که پیشاز هر چیز برآمده از تحلیلهای وارونه از رویدادهای منطقهای است. شبههسازیها درباره نقش و رویکرد ایران در قبال تحولات سوریه بیشاز هر چیز راهبردهای سیاسی – امنیتی جمهوریاسلامی در قبال تحولات منطقهای را در کانون توجه خود قرار داده و سعی دارد اینگونه جلوه دهد که بهدنبال سقوط حکومت سوریه، رویکردها و راهبردهای تهران در این عرصه بینتیجه ماندهاست. در چنین شرایطی یکی از اهداف کانونی شبههها، بیفایده نشان دادن جانفشانی رزمندگان مدافع حرم در جریان جنگ اول سوریه است.
نکته اینجاست که چنین شبهههایی غالبا ازسوی 2طیف کاملا متفاوت طرح میشود؛ یک طیفی که شامل افرادی است که دلسوزانه و دردمندانه، بدون توجه به اهداف و فرایندها، براین اعتقادند که سقوط اسد را باید بهمثابه بیاثر شدن خون شهدای مدافع حرم دانست و طیفی دیگر اما، دربرگیرنده معاندان و جریانهای ضدانقلاب است که با موجسواری روی تحولات منطقه و بهویژه سوریه، درصدد القای این موضوع هستند که سقوط اسد نشان داد حضور ایران در سوریه هیچ رهاوردی برای کشورمان نداشتهاست. همه این شبههها در شرایطی مطرح میشود که جریان تحولات و سقوط غیرمنتظره دولت سوریه، نباید زمینهساز نادیده انگاشتن دلایل و دستاوردهای حضور مستشاران نظامی ایران و رزمندگان مدافع حرم در جنگ نخست سوریه شود؛ حضوری که با دستاوردها و موفقیتهای چندوجهی در عرصههای سیاسی، ایدئولوژیک و امنیتی برای مردم ایران همراه بود که در ادامه به بررسی بخشی از آنها میپردازیم.
دستاوردهای سیاسی
جلوگیری از سقوط یکی از کانونهای محور مقاومت: حضور مستشاران نظامی ایران و رزمندگان مدافع حرم در سوریه نقشههای غربی – عربی برای جداسازی سوریه از محور مقاومت را نقش برآب کرد.
ناکامسازی نقشه آمریکا برای خاورمیانه: محور واشنگتن – تلآویو با همراهی برخی دولتهای عربی، با طراحی «پاتک» علیه «بیداری اسلامی»، سعی در اجراییسازی نقشه «خاورمیانه بزرگ» را داشتند که با نقشآفرینی ایران، ناکام ماند.
شکست نقشههای ضدایرانی: احساس خطر برخی دولتهای منطقه، از توسعه نفوذ منطقهای ایران، زمینهساز تبدیل سوریه به کانونی برای تحرکات ضدایرانی و تضعیف ژئوپلیتیک اقتدار ایران شد که با جانفشانی رزمندگان مدافع حرم، این نقشه با شکست مواجه شد.
توسعه نفوذ سیاسی ایران: همراهی جمهوریاسلامی با دولت سوریه در برقراری ثبات و آرامش در این کشور بیش از هر چیز تثبیتکننده نقش راهبردی ایران در تحولات منطقه بود.
تقویت محور مقاومت: طرحریزیهای بینالمللی و منطقهای، رویکرد تضعیف و قطع شریانهای ارتباطی محور مقاومت را پیگیری میکرد که با رشادت مدافعان حرم و مستشاران نظامی ایران، در سوریه ناکام ماند.
سایه سنگین ایران بر سر رژیمصهیونیستی: جانفشانی رزمندگان مدافع حرم در سوریه، یک دستاورد محوری داشت؛ جلوگیری از قطع ارتباط استراتژیک ایران با حزبالله و برقراری توازن تهدید با رژیمصهیونیستی که مزیتهای چندوجهی برای ایران بهوجود آورد.
ایجاد محیط راهبردی سیاسی- امنیتی برای ایران: جلوگیری از سقوط دولت بشار اسد در جریان سالهای جنگ اول، سبب شد ایران محیط راهبردی سیاسی- امنیتی مناسبی برای مقابله با شرارتهای مستمر رژیم صهیونیستی ایجاد کند.
حفظ کریدور راهبردی در منطقه: رشادتهای مستشاران نظامی ایران و رزمندگان مدافع حرم سبب شد کریدور مهم شرقی - غربی ایران، سوریه و عراق که دسترسی به اروپا را فراهم میکند، قطع نشود.
تقویت قدرت چانهزنی ایران در معادلات منطقهای و بینالمللی: خون شهدای مدافع حرم و مستشاران نظامی ایران در سوریه یک دستاورد ویژه داشت؛ توان راهبردی ایران برای چانهزنی در راستای تامین «امنیت ملی» و «منافع ملی» در عرصههای منطقهای و بینالمللی دوچندان شد.
شکست پروژه مقابله با اسلام انقلابی: محور غربی، عبری و عربی در جریان جنگ نخست سوریه، کوشید این کشور را بهعنوان مبدأیی برای ایجاد سد نفوذ در مقابل جریان رو به گسترش «اسلام انقلابی»، آنهم با پیشرانی معنوی ایران تبدیل کند، اما چنین رویکردی راه به جایی نبرد و بیثمر بودن پیگیری آن نمایانشد.
جلوگیری از تغییر موازنه قوا در منطقه: جلوگیری از سقوط دولت بشار اسد در جریان جنگ نخست، زمینهساز جلوگیری از تغییر موازنه منطقهای به نفع رقبای منطقهای ایران شد.
اهمیت ایدئولوژیک
شکست نقشه چند پارهسازی جغرافیای جهان اسلام: یکی از مهمترین راهبردهای عبری-غربی در سوریه، طرحریزی برای تکه تکه کردن جغرافیای جهان اسلام از طریق تبدیل آن به کانونی برای درگیریهای مذهبی بود که با جانفشانی مدافعان حرم، این نقشه با شکست مواجه شد.
جلوگیری از قتلعام شیعیان: یکی از اصلیترین ثمرههای خون شهدای مدافع حرم و مستشاران نظامی ایران در جریان جنگ نخست سوریه، مقابله با جنایات تروریستهای تکفیری علیه شیعیان در شهرهای مختلف بود. رفتار وحشیانه سلفیها با شیعیان در سوریه و همچنین عراق با حضور پرقدرت رزمندگان مدافع حرم مهار شد و درنهایت ناکام ماند.
حفاظت از اماکن مقدس شیعه: در جریان جنگ نخست سوریه، اگر نبرد تن به تن مدافعان حرم با تروریستها نبود، جریان تکفیری با حمله به اماکن مقدس شیعه در سوریه، نسبت به منفجر کردن آنها اقدام میکرد؛ رویکردی که در مناطق اشغالی ازسوی آنها در سوریه و عراق، بارها شاهد آن بودهایم.
جلوگیری از شکلگیری کانون ضدشیعه: حضور رزمندگان مدافع حرم و مستشاران نظامی در سوریه، سبب شد برخی طرحریزیهای منطقهای برای تبدیل سوریه به کانونی برای جولان تروریستهای سلفی و وهابی نقش بر آب شود.
شکست داعش در منطقه: بزرگترین دستاورد خون مدافعان حرم در جریان جنگ نخست سوریه، شکست دادن گروهک تروریستی- سلفی داعش بود که تهدیدی جدی علیه شیعیان منطقه بهحساب میآمد و تخریب هویت شیعه در سراسر منطقه را هدف گرفته بود.
ناکامی در بسیج منطقهای تکفیریها: حضور رزمندگان ایرانی در سوریه، برخی طراحیهای منطقهای بهمنظور محاصره جریانهای شیعه ازسوی نیروهای سلفی-تکفیری را ناکام گذاشت.
هزینهسازی برای رویکردهای شیعهستیزانه: خون شهدای مدافع حرم را باید زمینهساز شکلگیری نقطهعطفی در اتخاذ رویکردهای شیعهستیزانه در سراسر منطقه بهحساب آورد.
ثمره خون شهدا در تحولات اخیر: یکی از دلایل در امان ماندن اماکن مقدس شیعه در جریان تحولات اخیر سوریه را باید در اثبات حساسیت ایران درباره حفاظت از اماکن مقدس شیعه دانست. جمهوریاسلامی پیش از این در جریان جنگ نخست سوریه، ثابت کرد در این زمینه مسامحه نخواهد کرد.
موفقیتهای امنیتی
شکست راهبرد ضدامنیتی آمریکا: یکی از اصلیترین راهبردهای ضدامنیتی آمریکا در سوریه، سرنگونی نظام و سپس سازماندهی ناامنی و بیثباتسازی به سمت لبنان، عراق و ایران بود که این طرحریزی با جانفشانیهای رزمندگان مدافع حرم به نتیجه دلخواه آنان نرسید.
جلوگیری از سرایت تحرکات امنیتی به مرزهای ایران: یکی از اصلیترین راهبردهای غربی- عربی، کشاندن تحرکات تروریستهای تکفیری به مرزهای ایران و ایجاد محیط پرآشوب در حیطه امنیتی منطقه پیرامونی جمهوریاسلامی بود که ناکام ماند.
ممانعت از ایجاد محیط امن برای رژیمصهیونیستی: محور واشنگتن – تلآویو در جریان جنگ نخست سوریه، کوشید با قطع ارتباط ایران با جبهه مقاومت سوریه و لبنان، محوری ضدامنیتی علیه ایران ایجاد کند که این برنامهریزی با شکست مواجه شد.
مقابله با جریانسازی امنیتی علیه ایران: ایجاد فضایی برای سازماندهی گروههای تروریستی تکفیری در سوریه و عراق بهمنظور بهرهبرداریهای ضدامنیتی از آنها علیه ثبات و امنیت جمهوریاسلامی، طرحی غربی و منطقهای بود که با رشادت مستشاران نظامی ایران و رزمندگان مدافع حرم ناکام ماند.
خواب آشفته تجزیه ایران: تجزیه عراق و سوریه بر مبنای ایجاد ژئوپلیتیک قومی- مذهبی در منطقه، رویکردی بود که ایران را بهعنوان هدف بعدی خود درنظر گرفته بود، اما مقابله مؤثر و راهبردی ایران در سوریه، این نقشه را نقش بر آب کرد.
کاهش چشمگیر هزینههای دفاع در مرزها: رشادت رزمندگان ایرانی در سوریه و همچنین عراق، یک دستاورد راهبردی ویژه برای ایران داشت؛ اینکه هزینههای انسانی و مادی دفاع از کشور در مقابل تروریستها و تکفیریها را در حوزه مرزی بهشدت کاهش داد.
تثبیت جایگاه امنیتساز ایران: موفقیت محور ایران، روسیه و سوریه در مهار حرکتهای تروریستی در جریان جنگ نخست سوریه، سبب شد جایگاه منطقهای ایران بهعنوان نیرویی امنیتساز تثبیت شود؛ دستاوردی که از اصلیترین ثمرات خون شهدای مدافع حرم بود.
کار بزرگ مدافعان حرم
طی سالهای اخیر حضرت آیتالله خامنهای، رهبرمعظمانقلاب به مناسبتهای مختلف به تبیین اهمیت جانفشانیها و رشادتهای شهدای مدافع حرم پرداختهاند که بخشی از آنها را در ادامه میخوانید:
اهمیت جانفشانی شهدای مدافع حرم
دفاع از حرم اهلبیت(ع)
مقابله و مواجهه با دشمنان عنود و خبیث در خارج از کشور
اثبات قدرت ملت ایران
ترسیم قدرت ایران در پیش چشم دشمنان و حساب بردن آنان
دفع بلا از سر اسلام و مسلمین
دفاع از مرزهای عقیدتی و مرزهای حساس
ایستادگی در مقابل جریان تکفیری
خنثیسازی نقشه خطرناک و پرخرج استکبار برای منطقه
نجات دادن ایران و منطقه
منکوب کردن دشمن در مرزهای خودش
مظهر جهاننگری نظام جمهوریاسلامی
9تیرماه1403
بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی شهدای مقاومت و مدافع حرم
حضور رزمندگان مدافع حرم در کشورهایی که دشمن برای آنها نقشه بسیار خطرناکی را طراحی کرده بود، از مظاهر جهاننگری انقلاب اسلامی است.
دشمن حساب میبرد
22اسفندماه1397
دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبرمعظمانقلاب
این جوان شما که از اینجا بلند میشود و میرود در خانطومان، در زینبیه، در حلب میجنگد و به شهادت میرسد، او جلوی چشم آمریکاست؛ او جلوی چشم رژیمصهیونیستی است؛ این را میبینند؛ این انگیزه را، این شجاعت را، این نیروی عظیم را مشاهده میکنند؛ حساب میکنند؛ از ملت ایران حساب میبرند.
کار بزرگ رزمندگان مدافع حرم
28خردادماه1396
بیانات در دیدار خانوادههای شهدای مرزبان و مدافع حرم
شهدای دفاع از حرم اگر نبودند، ما باید حالا با عناصر فتنهگر خبیثِ دشمن اهلبیت(ع) و دشمن مردم شیعه، در شهرهای ایران میجنگیدیم.
افتخار جمهوریاسلامی
یکمآذرماه 1395
دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبرمعظمانقلاب
افتخار جمهوریاسلامی، امروز این است که ما در مجاورت مرزهای رژیم صهیونیستی و بالا سر آنها نیروهای حزبالله یا نیروهای مقاومت را داریم. اینکه اینها اینقدر ناراضی هستند و میگویند جمهوری اسلامی چرا دخالت میکند، به این خاطر است. این خیلی افتخار بزرگی برای اسلام و جمهوری اسلامی است. جوانهایی که رفتند به سوریه و عراق و عمدتا به سوریه، این بصیرت را داشتند. یک عدهای امروز اینجا نشستهاند در خانه و نمیفهمند که قضیه چیست.
مدافعان حرم، سوریه و خاورمیانه نو
ناصر ایمانی، کارشناس مسائل بینالملل: حکومت بشار اسد 13سال پس از موج اعتراضات و شکست داعش در این کشور سقوط کرد. آنچه ایران در همه این سالها برای حمایت از سوریه انجام داد، برخلاف نظر برخی که صرفا به آن وجهه ایدئولوژیک میدهند، مطابق با منافع ملی کشور بود و ضرورت داشت آن مقاومت در آن مقطع زمانی صورت گیرد. چرا ایران 10سال قبل وارد مسائل داخلی سوریه شد؟ برای حفظ منافع ملی خودش. برخی با سوءاستفاده از شرایط نهایت بیانصافی را در تحلیل وقایع سوریه به خرج میدهند. این تصور که ایران با حضور نظامی خود در سوریه در جریان تحولات2011 به بعد این کشور و البته عراق بهدنبال حفظ حاکمیت کشورهای مزبور بود، کاملا غلط است. آن کسانی که شائبه ایجاد میکنند که خون شهدای مدافع حرم با راهبرد اشتباه به هدر رفت، میخواهند مطلب دیگری را به افکار عمومی تزریق کنند؛ و آن اینکه مدافعان در سوریه حضور داشتند تا حکومت بشار اسد را حفظ کنند و الان که حکومت اسد از بین رفته، آن خونها به هدر رفته است. این در حالی است که نیروهای ایران اصلا برای حفظ حکومت به سوریه نرفته بودند. برنامه غرب و رژیم صهیونیستی سقوط اسد بود تا سوریه چندتکه شود و دیگر نیروی نظامی نداشته باشد. اینها برنامه غرب برای خاورمیانه جدید است. این مسئله هم که گفته میشود حکومت اسد دیکتاتوری بود، مگر یک گروه دمکراتیک این حکومت را سرنگون کردند؟ خیر. افکار و پیشینه این گروهها مشخص است. آیا باید از تسلط آنها خوشحال بود؟
آنچه اتفاق افتاد و پای ایران را به ماجرا باز کرد، این بود که یک نیروی تکفیری و سلفی و بسیار خشن به نام داعش بهوجود آمد که خود غربیها نیز اذعان کردند با حمایت آنها بهوجود آمد. ایجاد داعش نیز برای اهداف خاص غربیها در منطقه بود. هدف اصلی هم ایران بود. این مطالب بهصراحت از سوی غربیها بیان شده است و تحلیل شخصی این مجال نیست. به فاصله کوتاهی داعش موفق شد که بخشهای عمدهای از سوریه و عراق را تحت کنترل خودش درآورد و بهتعبیر دیگر داعش خیلی به ایران نزدیک شده بود. حضور نیروهای مدافع حرم تحت فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی برای دفع این گروه تروریستی بود که کاملا عامل خارجی بودند. حضور نیروهای مدافع حرم برای حفظ حکومت این شخص و آن شخص نبود. نه گروههای معارض در سال2011 در داخل سوریه وجود داشتند و نه ایران بهدنبال ارسال نیرو برای مقابله با مخالفان و معارضان بود. نیروهای خارجی با تسلیحات خارجی و حمایتهای خارجی بهصورت خشن و با تفکر سلفی در سوریه و عراق گماشته شدند و ایران نیز نگذاشت ماموریت آنان بهنتیجه برسد. الان که بشار اسد سقوط کرده است میتوان واقعیتها را دید. اسرائیل ظرف 3روز تمام توان نظامی سوریه را نابود کرده است؛ بدون اینکه مجامع بینالمللی کوچکترین اعتراضی کنند. درواقع سوریه را از خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی حذف کردند. آیا مدعیان میتوانند تضمین دهند که در آینده نزدیک این اتفاق به شکل دیگری در عراق نیفتد؟ ایران 10سال در محور مقاومت فعال عمل کرد تا منافع ملی خودش را حفظ کند، نه برای حفظ حکومت در کشورهای دیگر. اگرچه عقبه استراتژیک مقاومت با اتفاقات سوریه تضعیف شد، ولی این ادامه پیدا نمیکند و تحولات چنین نمیماند. در آینده نزدیک آثار حمایت ایران از جبهه مقاومت در سالهای قبل دیده خواهد شد.