پیام سپاهان - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
یکی از مهمترین موضوعاتی که در نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای مطرح شد آمادگی ایران برای توقف غنیسازی اورانیوم 60 درصد بود؛ موضوعی که دیدگاههای متفاوتی را در داخل ایران ایجاد کرد.
به گزارش «وطن امروز»، این پیشنهاد نهایتا توجه تروئیکای اروپا را به خود جلب نکرد و قطعنامه 3 کشور اروپایی و آمریکا علیه ایران تصویب شد. با تصویب این قطعنامه، هشدارهای پیشین ایران عملیاتی و فرآیند فعال شدن هزاران سانتریفیوژ جدید و پیشرفته آغاز شد. اقدامی که هم سرعت غنیسازی و هم ذخایر اورانیوم غنی شده ایران را افزایش میدهد. با این حال اما در ایران ماجرای پیشنهاد مربوط به غنیسازی 60 درصد همچنان مورد بحث است، چرا که این پیشنهاد در واقع بیانگر یک نوع راهبرد در حوزه تعاملات با آژانس و به طور کلی در سیاست خارجی است و به همین دلیل دیدگاههای متفاوت درباره آن وجود دارد.
ماجرا چه بود؟
در جریان سفر اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران، برخی منابع خارجی گزارش دادند ایران در ازای عدم صدور قطعنامه از سوی تروئیکای اروپا و آمریکا، حاضر است غنیسازی اورانیوم 60 درصد خود را متوقف کند. گروسی پس از پایان سفر به ایران، در نشست شورای حکام به این موضوع اشاره کرد و گفت: ایران درخواست آژانس برای توقف غنیسازی در سطح 60 درصد را پذیرفت.
دکتر بهروز کمالوندی، سخنگو و معاون امور بینالملل سازمان انرژی اتمی ایران البته روایت متفاوتی از ماجرا مطرح کرده است. کمالوندی دیروز شنبه در یادداشتی که در خبرگزاری ایرنا منتشر کرد، ماجرا را اینگونه روایت کرد: «مدیرکل با هدف کنترل تنش و ایجاد فضای تفاهم و همکاری که بتواند به حل موضوعات باقیمانده پادمانی نیز منجر شود، در سفر خود پیشنهاد داده بود ایران موقتا ذخایر 60 درصد خود را برای یک مدت کوتاه افزایش ندهد تا فضای تعاملی برای کار بیشتر از جمله زمینه برای حلوفصل موضوعات باقیمانده پادمانی ایجاد شود. کمااینکه این پیشنهاد بهصورت شفاهی بود، مشروط به اینکه این اقدام کوتاهمدت باشد و نه بیشتر از یک ماه و ثانیا زمینهساز حل مشکلات باقیمانده پادمانی باشد و توقفی در تولید و غنیسازی در هیچ سطحی از جمله 60 درصد به وجود نیاید. ثالثا اقدامات تعاملی آژانس و کشورهای اروپایی را به دنبال داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران با لحاظ این شروط با پیشنهاد مدیرکل موافقت کرد و مقرر شد در صورت ایجاد زمینه بعد از اجلاس شورای حکام اقدامات عملی از جانب ایران آغاز شود. همچنین تهران پیشنهاد کرد برای خاتمه دادن به موضوع بازرسان با وجود اینکه لغو انتصاب بازرسان قبلی براساس ماده 9 موافقتنامه پادمان از حقوق مسلم حاکمیتی ایران بوده، 4 بازرس جدید - البته غیر از بازرسان لغو انتصابشده قبلی - از طرف آژانس برای بررسی انتصاب به ایران معرفی شوند. مدیرکل که نسبت به عملی بودن ایده و ابتکار خود اطمینان بالایی داشت، در پایان سفر 3 روزهاش با این احساس و اطمینان که با دستی پر برای ایجاد فضای تعاملی به وین برمیگردد، تهران را ترک کرد. در طول سفر مدیرکل و بازدید او از مجتمعهای غنیسازی شهید دکتر علیمحمدی و شهید مهندس احمدیروشن، ماشینهای پیشرفته از انواع مختلف به ایشان نشان داده و گفته شد ظرفیت صنعتی هزاران ماشین نصب شده کشورمان در صورت اتخاذ رویکرد تقابلی از جانب 3 کشور اروپایی بلافاصله با تزریق گاز فعال خواهد شد. برخلاف دفعات قبل این بار مدیرکل در مراجعت از ایران کنفرانس خبری و مصاحبهای که معمولا با مصاحبههای وی در تهران متفاوت است، برگزار نکرد، ضمن اینکه گزارش وی هرچند همچنان موضوعات ادعایی ناشی از القائات دشمنان ایران را تکرار میکرد اما به مراتب بهتر از گزارشهای قبلی او بود و آقای آپارو، معاون پادمانی وی نیز در جلسه توضیحات فنی، گزارش مثبتی در برابر اعضای شورا ارائه کرد. همه اینها زمینه سوءاستفاده از گزارش مدیرکل از جانب غربیها را به حداقل ممکن کاهش میداد».
کمالوندی درباره واکنش ایران به قطعنامه تروئیکای اروپا و آمریکا نیز نوشت: «اتفاقی که روی زمین خواهد افتاد این است که تا 4 یا 6 ماه آینده با فعال شدن هزاران ماشین جدید سانتریفیوژ سرعت غنیسازی افزایش مییابد، زیرساختهای جدید ایجاد میشود و برخی اقدامات دیگر که در حوصله این نوشتار نیست. به این ترتیب طرفهای غربی که به دنبال عقب راندن برنامه هستهای ایران بودهاند، با واقعیت دیگری یعنی برنامهای به مراتب گستردهتر و پیشرفتهتر هم به لحاظ کمی و هم کیفی مواجه خواهند شد؛ موضوعی که قطعا موجب خوشحالی آنها نخواهد شد».
بود؟ نبود؟
بهروز کمالوندی میگوید پیشنهاد 60 درصد را نه ایران، بلکه آژانس مطرح کرد؛ موضوعی که البته توسط گروسی هم تایید شد اما سخنگوی سازمان انرژی هستهای ایران مدعی است پیشنهاد درباره عدم افزایش ذخایر اورانیوم 60 درصد آن هم به مدت یک ماه بوده و نه توقف غنیسازی 60 به صورت دائم. این در حالی است که رافائل گروسی در سخنرانی خود در نشست فصلی شورای حکام از توقف غنیسازی سخن گفت. به هر حال اینکه اصل ماجرا عدم افزایش ذخایر اورانیوم 60 درصد در یک بازه زمانی محدود بوده یا توافق درباره توقف نامحدود غنیسازی 60 درصد؛ موضوعی است که اگرچه شفافسازی درباره آن مهم است اما با توجه به اینکه به واسطه صدور قطعنامه این پیشنهاد منتفی شده؛ فعلا محل بحث و جدل نیست.
اکنون سوال جدی این است که پذیرش توقف غنیسازی 60 درصد یا عدم افزایش ذخایر آن، چه تاثیری بر رفتار تروئیکای اروپا و آمریکا در قبال ایران داشته است؟ در این باره 2 دیدگاه مطرح است. برخی معتقدند پذیرش این پیشنهاد از سوی ایران باعث ایجاد اختلاف و دودستگی در نشست شورای حکام شد. شواهد هم حاکی از همین است کما اینکه بعضی اعضا انتقادهایی جدی نسبت به سیاسیکاری اروپا و بیتوجهی به این پیشنهاد اعتمادساز مطرح کردند. از سوی دیگر 3 کشور اروپایی نتوانستند یک قطعنامه اجماعی علیه ایران صادر کنند و تقریبا نیمی از اعضا به این قطعنامه رای مثبت ندادند. با این حال اما واقعیت این است که در نهایت با تغییر و حذف بخشهایی از پیشنویس قطعنامه اولیه، قطعنامه صادر شد و اکثر اعضای شورای حکام به این قطعنامه علیه ایران رای دادند. یک دیدگاه دیگر نیز در این باره وجود دارد که میگوید تجربه 2 دهه مذاکره با اروپا و آمریکا ثابت کرده است نشان دادن هر نوع ضعف و انفعال در مقابل طرف غربی، چه در قالب تعاملات و مناسبات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، چه در قالب مذاکرات هستهای و منطقهای، نتیجه معکوس خواهد داشت و طرف مقابل را نسبت به تشدید فشارهای خود بر ایران ترغیب خواهد کرد. بر اساس این نگرش، موافقت با پیشنهاد مربوط به غنیسازی 60 درصدی ایران، یک پالس ضعف ارسالی به طرف غربی بود و طرف غربی نیز بر اساس این پالس ضعف، تصویب قطعنامه و افزایش فشار بر ایران را با جدیت بیشتر دنبال کرد.
با وجود این نگرشهای متفاوت اما یک نکته مهمتر وجود دارد و آن واکنش ایران به این قطعنامه است. فعالسازی چند هزار سانتریفیوژ پیشرفته - که منجر به افزایش سرعت غنیسازی خواهد شد - در صورت انجام، اقدام موثری برای تغییر محاسبات طرف غربی درباره رفتار هستهای ایران است. این واکنش ایران نشان میدهد اهداف اقداماتی مانند صدور قطعنامه علیه ایران، محقق نخواهد شد و برنامه هستهای ایران به جای توقف یا اختلال، به سرعت در حال بهروز شدن است. از سوی دیگر، تسریع غنیسازی در ایران آن هم پس از بیتوجهی اروپا و آمریکا به پذیرش پیشنهاد مربوط به غنیسازی 60 درصد، باعث ایجاد قضاوتهایی مهم درباره هزینههای اشتباهات محاسباتی غرب در قبال ایران میشود. اکنون مدیرکل آژانس نیز شاهد رفتار و تصمیمگیری سیاسی - و نه فنی - تروئیکای اروپا و آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران است.