پیام سپاهان - صبح نو / « مافیای بند زنان » عنوان سرمقاله سردبیر روزنامه صبح نو، محبوبه نیاورانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
نامه فائزه هاشمی از زندان اوین، تخریب آخرین سنگر اپوزیسیون بود و چهره بدون روتوش آنان را آشکار کرد. همان اپوزیسیونی که با گرفتن پروژه از اجنبی و با فعالیتهای خشونتناپرهیز به جای مبارزه مدنی، در خیابانها با اغتشاش، آشوب، ویرانیطلبی، جنگ و تحریم به دنبال براندازی و انقلاب کارتونی بودند.
مدعیان آزادی که با ابتذال در رفتار و مبارزه سیاسی، تمامیتخواهی را بازتولید میکنند. مانند تصاویری که بارها در ایام انتخابات در خارج از کشور شاهد آن بودیم که چگونه این جماعت با رفتار دیکتاتورمآبانه خود هر تفکری غیر از خود را تکفیر میکردند.
نامه فائزه هاشمی مجددا ثابت میکند که مبارزان توخالی راه آزادی که بر سر هیچ چیز با یکدیگر توافق ندارند و شورای همبستگی آنان تبدیل به شورای گسستگی شده است، تبدیل به مستبدانی چندشآور شدهاند که نهتنها تحمل تفکری غیر خود را ندارند، بلکه با یکدیگر نیز توافق ندارند و به دنبال برتری و خودکامگی نسبت به یکدیگر هستند. همچنانکه فائزه در بخشی از نامه افشاگرانه خود از مافیای بند زنان مینویسد: «وقتی وارد بند میشوی انتظار داری با عدهای مبارزِ آزادیخواهِ فرهیخته منصف روبهرو شوی، بعد یک هفته از مبارز بودنت پشیمان میشوی، چون با دیکتاتورهای فرصتطلب آدمفروش روبهرو شدهای...» او در جای دیگر مینویسد: «از دموکراسی و فرهیختگی میگوییم، ولی با زبانی سرکوبگر و طردکننده دیگری بازتولید سلطه و استبداد را رقم میزنیم.»
در 1401 که با فوت مهسا امینی، اپوزیسیون فرصت عرض اندام پیدا کرد، برخی از خارجنشینان فروپاشیده از زبالهدان تاریخ بیرون آمدند و رؤیاهای خامی در سر پروراندند؛ اما این دیکتاتورهای مصلحنما، خودمحور، ناروادار به سرعت به سمت اختلاف، شکاف، انشعاب و مخاصمه درونی پیش رفتند و با نگرشهای تمامیتخواهانه و بدون توجه به منافع مردم و حتی بدون توجه به دیدگاههای حامیان خود به سمت فروپاشی حرکت کردند.
در منظر این اپوزیسیون آزادی یعنی آن چیزی که من میگویم و سیاست یعنی تخریب رقبا. اپوزیسیونی که با گروهها و تفکرهای متضاد و پراکنده میخواهند برای مردم نسخه آزادی و دموکراسی بپیچند؛ اما این اپوزیسیون خودکامه و قلدر که بین خود نیز همزیستی ندارند و نمیتوانند حتی همبستگی خیالی خود را حفظ کنند، چگونه میتوانند جامعه خود را با تضادها و باورهای گوناگون پذیرا باشند و راهبری نداری آزادی را در دست بگیرند!