موازنه جدید
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
امضای پیمانهای همکاری بلندمدت میان کشورها نشاندهنده اراده آنها برای تقویت روابط دوجانبه و ایجاد ساختاری پایدار برای همکاریهای سیاسی، اقتصادی و نظامی است. ایران و روسیه بهعنوان دو کشور تأثیرگذار در منطقه، طی دو دهه گذشته تجربه همکاریهای فراوانی در زمینههای مختلف داشتهاند. از امضای پیمان همکاری پنج ساله در سال 2001 تا تصمیم برای تدوین پیمانی 20 ساله در سال 2022، این روابط فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است.
پیمان جدید ایران و روسیه میتواند فصل تازهای را در مناسبات دو کشور رقم بزند و تأثیرات قابلتوجهی بر همکاریهای منطقهای و بینالمللی آنها داشته باشد. این پیمان علاوه بر ایجاد فرصتهای اقتصادی و امنیتی جدید، میتواند به تقویت جایگاه ایران در منطقه و نظام بینالملل کمک کند.
در همین راستا با حسن بهشتیپور، کارشناس روابط بینالملل گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
انگیزههای ایران و روسیه برای امضای پیمان 20 ساله بین دو کشور در حال حاضر چیست؟
ایران و روسیه از مارس 2001 در جریان سفر خاتمی رئیسجمهور وقت ایران به مسکو پیمان همکاری پنج ساله امضا کرده بودند. در این پیمان قید شده بود که با توافق دو طرف هر پنج سال اعتبار آن تمدید میشود. بر این اساس پیمان مذکور در سالهای 2006، 2011 ، 2016 و 2021 تمدید اعتبار شد تا آنکه در جریان سفر شهید رئیسی، رئیسجمهور وقت ایران به مسکو در ژانویه 2022 توافق شد دو طرف با توجه به تحولات روز پیمان جدیدی به مدت 20 سال امضا کنند که این پیمان رئوس همکاریهای دو کشور را در 20 سال آینده مشخص کند. روند تدوین این پیمان سه سال طول کشید تا سرانجام برای امضا در جریان سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران به مسکو در ژانویه 2025 آماده شده است.
این توافق چه تأثیری بر روابط منطقهای و بینالمللی خواهد داشت؟
انتظار میرود این توافق زمینه همکاریهای دو جانبه بین ایران و روسیه را در امور نظامی، امنیتی، اقتصادی به نحو قابلتوجهی افزایش دهد و این همکاری میتواند در سطح مناطق خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی تأثیرگذار باشد. البته باید منتظر باشیم قراردادهایی که بر اساس این پیمان مشترک در آینده امضا میشود در چه موضوعهایی خواهد بود و تا چقدر اجرا میشود. زیرا توافقهای متعددی بین ایران و روسیه در سالهای قبل انجام شد؛ اما در اجرا با چالشهای جدی روبهرو شد.
شکل مورد انتظار روابط منطقه پس از امضای این قرارداد چگونه است و این توافق چه تأثیری بر نفوذ ایران در منطقه خواهد داشت؟
نفوذ ایران در منطقه به دلیل سرمایهگذاری معنوی و مادی از سالهای 1980 تاکنون بوده و ربطی به روسیه نداشته است. البته در یک مقطع مهم بین سالهای 2015 تا 2022 همکاری ایران و روسیه در مبارزه علیه تروریستهای داعش و جبههالنصره در سوریه بسیار مهم بود و موجب ارتقای همکاریهای نظامی و دفاعی بین دو کشور شد. امضای این پیمان نقش چندانی بر افزایش نفوذ ایران ندارد، مسکو بیشتر دنبال برقراری موازنه در روابط خود با ایران و اسرائیل است. ضمن آنکه روسیه از نفوذ اسرائیل در آمریکا برای عادیسازی مناسبات خود با آمریکا در دوران ترامپ استفاده میکند.
همکاری اقتصادی ایران و روسیه پس از امضای این قرارداد چگونه خواهد بود؟
انتظار میرود همکاری اقتصادی ایران و روسیه که در حال حاضر نسبت به ظرفیتهای اقتصادی دو کشور بسیار پایین است و به چهار میلیارد دلار در سال میرسد در صورت اجرای توافقهایی که قرار این در زیر پیمان بیست ساله امضا شود، طی 20 سال آینده به چهل میلیارد دلار ارتقا یابد. زمینههای مختلف اقتصادی از جمله حمل و نقل ریلی، دریایی، زمینی، انرژی شامل نفت و گاز و امور بیمه و بانک، ساخت نیروگاه حرارتی و اتمی را در بر میگیرد. زمینهسازی برای عضویت کامل ایران در اتحادیه اوراسیا هم فراهم میشود.
ارزیابی شما از توافقنامه راهبردی بین ایران و روسیه که مربوط دو دهه گذشته بوده چیست؟ چه فرایندی را توانسته ایجاد کند؟
در سالهای گذشته روابط ایران و روسیه برای ایران هم فرصت بوده و هم تهدید، ما فرصتهای مختلفی را داشتیم، مثلا در بخش دفاعی هیچ کشوری به ایران کمک نمیکرد و سلاح در اختیار کشور ما نمیگذاشت؛ ولی روسیه هم تور ام یک (سلاح دفاعی) را در اختیار ایران گذاشت، هم اس300 را، هواپیمایی میگ 29 و سوخو 23 را به ایران داد، در بحث هستهای هم پروژهای بود که ایران میخواست با آلمان انجام دهد؛ اما دوران جنگ آلمانیها انصراف دادند، بعد از آن در سال 1995 روسیه بالاخره قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را با ایران امضا کرد، قرار بود تا سال 2000 تحویل دهد که تا سال 2013 طول کشید. در واقع ایران فناوری هستهای را از روسیه وارد کشور کرد .
ایران و روسیه همچنین در بخشهای سیاسی همکاری کردند مثلا در تاجیکستان توافق مهمی انجام دادند و صلح را به تاجیکستان برگرداندند، در سال 1997 قرارداد صلح در تاجیکستان با مشارکت ایران و روسیه تحقق پیدا کرد. بعد از آن در سوریه دو کشور در سال 2016 با هم همکاری خیلی نزدیکی برای نگه داشتن دولت بشار اسد داشتند. چون دولت اسد نزدیکترین رابطه را با روسیه داشت و مهمترین متحده روسیه در خاورمیانه بود. از طرف دیگر ایران، سوریه را پلی برای حمایت از جبهه مقاومت در برابر اسرائیل میدانست.
اما در جنبههای منفی، روسیه در آسیای مرکزی در قضیه تاجیکستان و صلح تاجیکستان عملا بعد از توافق باید تضمین میکرد که حزب نهضت اسلامی تاجیکستان بتواند همکاریهای خود را با دولت تاجیکستان ادامه دهد، ولی فراموش کردند و متأسفانه نهضت اسلامی را دولت وقت تاجیکستان تروریستی اعلام کرد و عملا موجب شد که خیلی از نیروهایی یک حزب کاملا سیاسی جذب گروههای تندر تکفیری مثل گروه داعش و... شدند، متأسفانه این کار اصلا مسیر تحولات را تغییر داد. یا در قفقاز جنوبی روسیه تکرویی کرد و قفقاز جنوبی با آذربایجان و ارمنستان بدون توجه به نقشی که ایران و ترکیه داشتند، با خودش به صورت سهجانبه یک توافق را امضا کردند و حالا بند 9 آن توافق کلی هم مسأله درست کرده است.
اما وقتی ایران، برجام را امضا کرد، خیلی محکم در حمایت از ایران ایستاد و سه قطعنامه پیشنهادی آمریکا را که علیه ایران داده شد به اتفاق چین وتو کرد. بنابراین کشورها براساس منافعشان عمل میکنند همانطور که ایران براساس منافعش عمل میکند؛ بهعنوان مثال روسیه خیلی مایل بود که ما تجاوز نظامی روسیه به اوکراین را رسما حمایت کنیم، درحالیکه ایران موضع بیطرفی اتخاذ کرد. یا روسیه مایل بود ایران سرکوب چچنیها را تأیید کند، ولی کشورمان این کار را نکرد، چرا ایران این کارها را کرد؟
چون منافعش ایجاب میکرد. روسیه مایل بود ایران جدایی آبخازیا و اوستیای جنوبی از گرجستان را به رسمیت بشناسد؛ اما ایران به تمامیت ارضی گرجستان احترام گذاشت و این جدایی را به رسمیت نشناخت.
در مقابل این رویکرد موافقان این توافق هستند که معتقدند برای اینکه مقابل آمریکا باشیم باید متحد روسیه شویم، شما این گزاره را درست میدانید؟
این نظر اصلا درست نیست، ما باید سیاست موازنهسازی را در روابط خودمان با قدرتهای تأثیرگذار حفظ کنیم، ژئوپلیتیک ایران اقتضا میکند که بتواند در روابط خودش با قدرتهای تأثیرگذار موازنه برقرار کند، یعنی تمام تخممرغهایش را در سبد چین، در سبد روسیه یا در سبد اتحادیه اروپا و امریکا نگذارد، بلکه برعکس سعی کند موازنه در روابطش با این کشورها برقرار کند. کاری که ترکیه در حال انجام آن است و عربستان سعودی انجام میدهد. اینها رقبای منطقهای ایران هستند که هم با روسیه رابطه نزدیکی دارند و هم با آمریکا رابطه دارند، چین هم همین کار را کرده است، هم با روسیه رابطه دارد، هم در حال برقراری ارتباط با امریکا است؛ هند هم همچنین.
بهویژه با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی که در آن قرار داریم که قدرتهای بزرگ همیشه نسبت به ایران طمع داشتند، سیاست صحیح این است که یک موازنه در روابط خودمان با قدرتهای جهانی برقرار کنیم؛ این موازنه است که میتواند دست ما را هم با روسیه و چین و هم اروپا و آمریکا باز کند.
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/933030/