آتشسوزی لسآنجلس به جریان اصلاحات رسید
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
آتشسوزی گسترده در لسآنجلس، بزرگترین شهر ایالت کالیفرنیا و دومین شهر پرجمعیت ایالات متحده آمریکا پس از نیویورک که از روز سهشنبه 18 دی آغاز شده، نهتنها به یک فاجعه زیستمحیطی و انسانی تبدیل شده، بلکه بازتابهای سیاسی و رسانهای گستردهای در داخل و خارج از ایران داشته است. این حادثه که تاکنون جان بیش از 11 نفر را گرفته و بیش از 15 هزار خانه را ویران کرده، نشان میدهد که دولت آمریکا در مهار این آتش تاکنون ناتوان بوده است. با این حال، برخی رسانههای داخلی ایران از جمله روزنامههای «شرق»، «هممیهن»، «سازندگی» و «ایران» از روز حادثه تا امروز در صفحه اول خود به این رویداد نپرداختهاند.
شائبه موضع سیاسی در سانسور خبر
سانسور همزمان این خبر توسط روزنامههای مذکور این شائبه را تقویت میکند که این اقدام یک تصمیم زنجیرهای و هماهنگ از سوی مدیران این رسانهها بوده است. این سانسور میتواند نشاندهنده یک موضع سیاسی باشد که در آن، مدیران این رسانهها ترجیح دادهاند از پوشش یک فاجعه بزرگ در غرب و ناتوانی در مهار آن خودداری کنند. این اقدام نهتنها اعتبار حرفهای این رسانهها را زیر سوال میبرد، بلکه این پرسش را ایجاد میکند که آیا این سانسور بخشی از یک برنامه بزرگتر برای کنترل اطلاعات و جهتدهی به افکار عمومی است؟
نکته جالب آنجا بود که نماینده اسبق مجلس ضمن اعتراض به پوشش رسانهای آتشسوزی لسآنجلس، این موضوع را بیاهمیت دانست و بر مشکلات داخلی تاکید داشت. محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، در یکی از پیامهای خود به موضوع پوشش رسانهای آتشسوزی کالیفرنیا توسط شبکه خبر سیما اشاره کرده است. او در این باره نوشت: «کل مملکت تعطیل شده، علتش را هم درست نمیگویند. شبکه خبر سیما با تیتر «ناتوانی مقامات آمریکا در مهار آتشسوزی کالیفرنیا»، در حال مصاحبه با کارشناسان مسائل آمریکا درباره علت آن است».
مقایسه با حوادث داخلی
اگر فاجعهای با ابعاد مشابه در ایران رخ میداد، آیا این روزنامهها باز هم به سانسور خبر اقدام میکردند؟ سوابق این رسانهها نشان میدهد آنها معمولاً حوادث داخلی را با جزئیات کامل پوشش میدهند و حتی گاهی از آنها برای انتقاد از مسؤولان استفاده میکنند. این تناقض در رفتار رسانهای، این پرسش را ایجاد میکند که آیا سانسور فاجعه لسآنجلس بخشی از یک برنامه سیاسی برای کماهمیتنمایی مشکلات خارجی و بزرگنمایی مشکلات داخلی است؟
به عنوان مثال، در یکی از ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، نشان داده شد که آتشنشانهای لسآنجلس از کیفهای زنانه برای پر کردن آب و خاموشکردن آتش استفاده میکنند. این تصاویر بهسرعت وایرال شد و بسیاری از کاربران این اقدام را نشاندهنده ناتوانی دولت و مسؤولان محلی در مدیریت بحران دانستند. برخی نیز این موضوع را به شوخی گرفتند و آن را نمادی از وضعیت بحرانی این شهر توصیف کردند. اگر همین اتفاق در ایران رخ میداد، روزنامههای زنجیرهای آن را برجسته کرده و مورد تمسخر و نماد ناکارآمدی قلمداد میکردند.
راهبرد عملیات روانی دشمن
در سالهای اخیر یک راهبرد ویژه از سوی دستگاههای عملیات روانی دشمنان ایران به اجرا درآمده است. این راهبرد شامل سیاهنمایی از شرایط داخلی ایران و ایجاد فضای ناامیدی در کشور است. رسانههای وابسته به این جریان، هر حادثهای در ایران را به سوءمدیریت مسؤولان نسبت میدهند و در مقابل، مدعی میشوند در کشورهای غربی، مدیریت ایدهآل از وقوع حوادث پیشگیری میکند و در صورت وقوع، بحران را بخوبی مدیریت میکند. فاجعه آتشسوزی لسآنجلس و سوءمدیریت فاحش دولت آمریکا و مسؤولان محلی، این انگارهسازی را زیر سوال برده است.
تلاش برای کماهمیتنمایی فاجعه
رسانههای معاند و جریانهای خودتحقیر داخلی تلاش میکنند فاجعه لسآنجلس را کماهمیت جلوه دهند. آنها مدعی میشوند این حادثه کاملاً طبیعی بوده و دولت آمریکا نهتنها مقصر نیست، بلکه بخوبی عمل کرده است. همچنین آنها سعی میکنند با مقایسه این حادثه با حوادث داخلی ایران، مدیریت ایرانی را فشل و ناکارآمد نشان دهند. این رسانهها حتی تا حد ممکن، ماجرای لسآنجلس را سانسور میکنند تا از زیر سوال رفتن انگارهسازیهای خود جلوگیری کنند.
تحلیل مدیریت بحران در لسآنجلس
مدیریت بحران در فاجعه آتشسوزی لسآنجلس با انتقادات جدی مواجه شده است. مقامات محلی و دولت فدرال آمریکا به دلیل تاخیر در اعلام وضعیت اضطراری و عدم تامین منابع کافی برای مهار آتشسوزی مورد انتقاد قرار گرفتهاند. این سوءمدیریت نشان میدهد حتی در کشورهایی که به عنوان الگوی مدیریت بحران معرفی میشوند، اشتباهات فاحشی رخ میدهد. این موضوع، ادعاهای رسانههای معاند درباره مدیریت ایدهآل در غرب را زیر سوال میبرد.
نقش رسانههای داخلی در شکلدهی به افکار عمومی
رسانههای داخلی ایران نقش مهمی در شکلدهی به افکار عمومی دارند. سانسور فاجعه لسآنجلس توسط برخی از این رسانهها، این پرسش را ایجاد میکند که آیا آنها در پی ایجاد تصویری یکجانبه از جهان هستند؟ این اقدام میتواند به ایجاد فضای ناامیدی و خودتحقیری در جامعه منجر شود. در مقابل رسانههای متعهد باید با پوشش منصفانه و دقیق رویدادهای جهانی، به افزایش آگاهی عمومی و تقویت روحیه ملی کمک کنند.
مقایسه پوشش رسانههای داخلی و بینالمللی
پوشش رسانههای بینالمللی درباره فاجعه لسآنجلس با پوشش رسانههای داخلی ایران تفاوت فاحشی دارد. در حالی که رسانههای بینالمللی به طور گسترده و با جزئیات کامل این رویداد را پوشش میدهند، برخی رسانههای داخلی ترجیح دادهاند از این کار خودداری کنند. این تفاوت نهتنها نشاندهنده ضعف در استانداردهای حرفهای است، بلکه میتواند نشاندهنده تفاوت در اهداف و مواضع سیاسی باشد.
پیامدهای سانسور فاجعه لسآنجلس
سانسور این فاجعه توسط برخی رسانههای داخلی ایران میتواند پیامدهای منفی متعددی داشته باشد. اولاً، این اقدام اعتبار حرفهای این رسانهها را زیر سوال میبرد و باعث کاهش اعتماد عمومی به آنها میشود. ثانیاً، این سانسور میتواند به ایجاد فضای ناامیدی و خودتحقیری در جامعه منجر شود. ثالثاً، این اقدام میتواند به تقویت شائبهها درباره مواضع سیاسی مدیران این رسانهها کمک کند.
سانسور فاجعه آتشسوزی لسآنجلس توسط برخی رسانههای داخلی ایران نهتنها یک اشتباه فنی و حرفهای است، بلکه نشاندهنده یک موضع سیاسی و هماهنگی زنجیرهای در بین مدیران این رسانهها است. این اقدام در تضاد کامل با سوابق این رسانهها در پوشش حوادث داخلی قرار دارد و شائبههایی را درباره نقش آنها در عملیات روانی دشمن ایجاد میکند. فاجعه لسآنجلس و سوءمدیریت فاحش دولت آمریکا، انگارهسازیهای رسانههای معاند و خودتحقیر داخلی را زیر سوال برده و نشان میدهد که این رسانهها بیشتر از آنکه به دنبال اطلاعرسانی باشند، در پی جهتدهی به افکار عمومی و ایجاد ناامیدی در کشور هستند.
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/930325/