سرمقاله همشهری/ مسئله انسان انقلاب اسلامی
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - همشهری / «مسئله انسان انقلاب اسلامی» عنوان یادداشت روز در روزنامه همشهری به قلم احسان صالحی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
13دی برای هر انسان آزادهای یادآور یک بغض عمیق و طولانی بهخاطر «ازدستدادن» است. ازدستدادن چه؟ ازدستدادن یک ابرقهرمان؟ ازدستدادن فرماندهی که در اوج تسلط و اشراف نظامی، یک سیاستمدار و دیپلمات قهار بود؟ ازدستدادن یک عارف بالله که عابد شب و شیر روز بود؟ ازدستدادن آن ابهت و مهابت کمنظیر که در عین لرزهانداختن بر تن دشمنانش، آغوشاش برای فرزندان شهدا امنترین و گرمترین بود؟ همه اینها برخی از حقیقت ازدستدادن شهید سلیمانی است، اما تعبیری که جامع و جمیعجهات است، از دست دادن نمونهای اعلا از «انسان انقلاب اسلامی» است. برای دانستن ارزش انسان انقلاب اسلامی، باید نقبی به گذشته زد؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامی هر تلاشی برای تغییر و اثبات توانایی انسان ایرانی با شکست مواجه شد. حتی نهضت ملیشدن صنعت نفت که امید زیادی در دل نیروهای ملی و طرفدار استقلال و عزت ایران برانگیخت، درنهایت به بازگشت استبداد با چهرهای خشنتر و با وابستگیهای ذلتبارتر به بیگانه منتهی شد. ایرانی گرفتار در منگنه استبداد و استعمار در مواجهه با پرسش امکان تغییر، به این باور رسیده بود که «نمیتوانیم».
در این کشاکش، شعلههای نهضت امام خمینی(ره) با نشانهگرفتن همان 2عنصر مولد انزوا و خودتحقیری ایران و ایرانی، یعنی زدن به قلب استبداد و استعمار زبانه گرفت. نهضت امام، یک نهضت کاملا انسانی و مردمی بود؛ نه متکی به قدرت خارجی بود و نه برخاسته از سلاح و کودتا. اینچنین بود که این نهضت باید خود، نیرو و موتور محرکه خود را میساخت. انسان انقلاب اسلامی در کشاکش این تعارضات متولد شد و از معرکه و کوران حوادث و خصومتهای فرعونیان زمان برای ذبح آن، زنده بیرون آمد. انبوه تلاطمات دهه اول انقلاب بهخصوص جنگ تحمیلی، مانند کورهای گداخته، انسان انقلاب اسلامی را بهگونهای در مدتی کوتاه آبدیده کرد که مرور خاطرات آن دوره، انسان را از کیاست و پختگی و هویتیابی جوانان آن روز در بستری که انقلاب امام برای آنها ایجاد کرد، بهتزده میکند.
مقوله انسان انقلاب اسلامی بهقدری برای خود امام، مهم و حیاتی بود که حتی در پس پیروزی در عملیات نظامی و سرنوشتساز طریقالقدس، پیروزی اصلی و فتحالفتوح را وجود خود آن جوانان مخلص و باایمانی دانستند که آن پیروزی را رقم زدند. بخش مهمی از بیانات روز چهارشنبه رهبر معظم انقلاب، در تبیین مصداق تام انسان انقلاب اسلامی، حاجقاسم سلیمانی و نهضت مدافعان حرم بهمثابه مصادیق و ستارگان درخشان بود؛ چه آنکه یکی از افتخارات بزرگ دوره زعامت ایشان، تقویت الگوی انسان انقلاب اسلامی در ایران و بسط و توسعه آن در کل منطقه بوده است.
اما چند پرسش درباره مختصات، کارکردها، مخاطرات و آینده انسان انقلاب اسلامی:
چرا با وجود گذشت 46سال از انقلاب، محصول آن یعنی انسان انقلاب اسلامی هنوز جوان است و فرسوده نشده است؟ چون انقلاب، زنده است و دائما در حال بازآفرینی انسان تراز خود است. گرچه رجایی، باهنر، سلیمانی و رئیسی رفتند، راه «انسان انقلاب اسلامیشدن» بسته نیست. به تعبیر رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز چهارشنبه اگر ما هم ایمان و عمل صالح داشته باشیم، میتوانیم سلیمانی شویم.
چرا انسان انقلاب اسلامی هدف اصلی خصومتهاست؟ انسان انقلاب اسلامی، هم طریقیت دارد هم موضوعیت. طریقیت دارد برای پیشرفت انقلاب، چون بار اصلی انقلاب و پیشرفت کشور به دوش اوست. موضوعیت دارد چون بازتولید این انسان است که ضامن بقای انقلاب اسلامی است. بر همین اساس است که یکی از سیاستهای ثابت دشمنان انقلاب، جلوگیری از بازتولید انسان انقلاب و تلاش برای ایجاد گسست میان انقلاب با نسلهای جدید است. انسان انقلاب اسلامی و بازتولید آن نهتنها در جغرافیای ایران بلکه در بخشهای مختلف منطقه، نقطه اصلی نزاع و تقابل با انقلاب اسلامی است. هستهای، موشکی، فعالیت منطقهای، ادعاهای حقوق بشری و... نقاط کانونی منازعه با ایران نیست؛ اینها شاخ و برگهایی است که به ریشه اصلی نزاع یعنی کارخانهای به نام انقلاب اسلامی دلالت میکند که محصول آن کارخانه، انسان انقلاب اسلامی است. اهتمام اسلامستیزان و ایرانستیزان معطوف به ضربهزدن به نقطه کانونی و ازکارانداختن چرخدنده اصلی است.
کارزار ازکارانداختن انسان انقلاب اسلامی از چه الگویی پیروی میکند؟ اگر ویژگی اصلی انسان انقلاب اسلامی، ایمان و امید و حرکت است، هموغم بدخواهان، تهیکردن ایران و بهخصوص جوان ایرانی از این سه عنصر کلیدی است. جوان ایرانی مطلوب آنها نه باید تقیدات دینی داشته باشد، نه به کشور و آینده آن امیدوار باشد و نه در پیشرفت و تولید و حرکت کلی نقشی برای خود قائل باشد.
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/926625/